جستجو
Close this search box.

۵ اصل اعتماد

اعتماد پایه و اساس هر ارتباط قوی، چه در زندگی شخصی و چه در حوزه کاری به شمار می‌ره. ارتباط‌ها بدون اعتماد متزلزل و غیرقابل اطمینان به نظر می‌رسند. ممکنه احساس آزاردهنده‌ای داشته باشید که انگار چیزی به طور کامل درست نیست و نتونید دقیقا مشخص کنید مشکل کجاست.

پس واقعا اعتماد به یک فرد چه معنایی داره؟ خیلی فراتر از اینه که باور داشته باشیم اون افراد دروغ نمی‌گن و خیانت یا دزدی نمی‌کنند. اعتماد واقعی اطمینان به اینه که یک فرد از چیزهایی که برای شما مهمه محافظت می‌کنه و اون‌ها رو در اولویت قرار می‌ده.

وقتی عمیقا به فردی اعتماد می‌کنید احساس «بی‌خیالی» دارید. نه به معنای غفلت، بلکه احساس رهایی از نگرانی برای هرچیزی که به اون فرد سپردید. با این فکر که فرد چیزهایی که بهش سپردید رو طوری مدیریت می‌کنه که انگار کارهای خودش هستن، می‌تونید آرام باشید.

برای ارزیابی و ایجاد اعتماد در هر رابطه‌ای، روی این پنج عنصر کلیدی متمرکز بشید:

درک کردن

برای اعتماد به یک فرد باید احساس شنیده شدن و درک شدن داشته باشید. فرد مقابل باید صادقانه تلاش کنه تا به دیدگاه، نیازها و احساسات شما گوش بده و درک دقیق خودش رو از چیزهایی که برای شما اهمیت داره بازگو کنه.

اگر عدم درک وجود داشته باشه، کمی احساس نامرئی بودن و آشفتگی خواهید داشت.

نیت و انگیزه

یک فرد قابل اعتماد قلبا خوبی شما رو می‌خواد. در حین این که نیازهای خودش رو داره، شما رو هم در اولویت قرار می‌ده. چنین فردی بهترین چیز رو برای شما می‌خواد و حتی زمانی که به ضرر خودش باشه هم بر همین اساس عمل می‌کنه.

نیت این افراد «برای» شماست و برای منفعت خودشون نیست. اگر احساس کردید انگیزه‌ها صرفا منافع شخصی هستند، طبیعتا اعتمادتون کم خواهد شد.

توانمندی‌ها

طرف مقابل برای ایجاد اعتماد باید بتونه چیزهایی که بهش سپردید رو مدیریت کنه. این چیزها ممکنه مسئولیت‌های شغلی، اطلاعات شخصی یا احساسات شما باشن. برای این کار به دانش، مهارت و برای انجام دادن و عملی کردن وعده‌هاشون به منابع نیاز دارند.

فرقی نداره که چقدر نیت خوبی داشته باشند، اگر توانایی انجام چیزی که باید انجام بدن رو نداشته باشند، اعتماد متزلزل خواهد شد. شایستگی، اعتماد به وجود میاره.

شخصیت

صداقت و درستکاری از ضرورت‌های اعتماد هستند و با وجود این دو مورد می‌تونید به بقیه ضرورت‌های اعتماد بپردازید. اما ویژگی‌های شخصیتی خاص مورد نیاز برای اعتماد با توجه به موقعیت فرق داره.

با توجه به شرایط، چیزهایی مثل شفقت، شجاعت، ذهن باز، وفاداری یا پشتکار ممکنه مهم باشند. به طور کلی شخصیت و ویژگی‌های شخصیتی فرد مقابل باید تا حد زیادی با چیزهایی که شما برای احساس امنیت بهشون نیاز دارید، مطابقت داشته باشه.

آمار و سوابق

اعتماد از طریق یک الگوی رفتاری مستمر در طول زمان به وجود میاد. وقتی شخصی به طور مکرر به قول‌هاش عمل می‌کنه و نتایج مثبتی رو ارائه می‌ده، این باور در شما به وجود میاد که در آینده هم همین اتفاق خواهد افتاد.

سابقه نامناسب باعث شک و ناراحتی می‌شه اما وقتی شما بر اساس تجربیات گذشته شواهدی دارید که می‌تونید روی اون‌ها حساب کنید، این امکان رو دارید که در آینده عمیق‌تر اعتماد کنید.

با ارزیابی افراد بر اساس این پنج معیار درک، انگیزه، توانمندی، شخصیت و سوابق می‌تونید انتخاب‌های علاقلانه‌ای درباره این که کجا اعتماد کنید داشته باشید و با لحاظ کردن این عناصر، خودتون هم به فردی تبدیل می‌شید که شایسته اعتماد دیگران خواهد بود.

ایجاد اعتماد به اهمیت و تلاش مستمر نیاز داره اما نتیجه رابطه‌ای حمایتی و ایمن ارزشش رو داره. وقتی اعتماد قوی باشه هر دو طرف می‌تونن در رابطه آرامش داشته باشند و احساس اطمینان و «بی‌خیالی» رو به بهترین وجه ممکن تجربه کنند.

سوالاتی برای تفکر و تأمل:

  1. به نظرتون بزرگترین نقطه قوت شما کدام یک از پنج عنصر اعتماده؟ کدام یک از این عناصر می‌تونه بهبود پیدا کنه؟
  2. به رابطه‌ای فکر کنید که در اون احساس اعتماد رو تجربه می‌کنید. چطور طرف مقابل درک، نیت خوب، توانایی و سابقه مثبتش رو نشان می‌ده؟
  3. به موقعیتی فکر کنید که اعتماد شما خدشه‌دار شده. کدام عنصر کم بود؟ چه کاری می‌شد متفاوت انجام بشه؟
  4. آیا روابطی در زندگی شما وجود داره که ممکنه در اون‌ها بیش از حد اعتماد داشته باشید؟ آیا این پنج عنصر واقعا سر جای خودشون هستند؟
  5. یک کار مشخصی که می‌تونید توی این هفته برای ایجاد اعتماد بیشتر در یک رابطه مهم انجام بدید چیه؟

این نوشته ترجمه‌ای از بلاگ پست «The 5 Essentials of Trust» است که «آژانس محتوای نیم‌فاصله» آن را ترجمه کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفته‌نامه‌های اخیر

شبکه‌های اجتماعی

مقالات مرتبط