خیلی راحت ممکنه فکر کنیم شکرگزاری احساسیه که وقتی زندگی بر وفق مرادمون پیش بره حسش میکنیم؛ مثلاً وقتی یک رابطه به نتیجه میرسه یا در انتخابات پیروز میشیم. ولی حقیقت چیه؟ شکرگزاری هیچ ربطی به بینقص بودن زندگی نداره ([اگر به دنبال زندگی بینقص هستید] موفق باشید!). شکرگزاری یعنی توجه به زندگی همونجوری که هست، شلوغ، تلخ، شیرین، زیبا.
یافتن سپاسگزاری در شلوغیها
زندگی اخیراً لحظات دشواری برای من (نویسنده متن) رقم زده؛ یک جدایی، از دست دادن عموی عزیزم، و به عنوان یک کارمند دولتی، عدم اطمینان شغلی پس از انتخابات. با این حال، در میان این غمها، سپاسگزار هستم: برای دوستانی که بدون تردید کنارم بودند، شادی رقصیدن در یک مهمونی و گرمای زودگذر آغوش سگم قبل از اینکه طبق معمول به مبل دیگهای بره. (کمی بیادبه اما دوستداشتنیه!)
عجیب اینجاست که حتی برای همین غمها هم سپاسگزارم: این احساس به من یادآوری میکنه که چقدر برای دیگران، برای خودم و برای این کشور پر از تناقض، اهمیت قائلم.
قدرت سپاسگزاری
تحقیقات دقیقاً چیزی رو تأیید میکنند که شاعران و فلاسفه قرنهاست میدونند: سپاسگزاری تغییرآفرینه. مطالعات نشان دادند که تمرین سپاسگزاری میتونه علائم افسردگی و اضطراب رو کاهش و رضایت کلی از زندگی رو افزایش بده. نکته جالب؟ این موضوع هیچ ارتباطی به بینقص بودن زندگی نداره.
سپاسگزاری در دل تاریخ
انتخابات مجموعهای از احساسات رو برمیانگیزه؛ امید، ترس، خستگی و عدم اطمینان نسبت به آینده. شاید احساس کنید که ناکامیها بیشتر از پیروزیها هستند. اما سپاسگزاری از ما میخواد که به قول شاعر دِرک والکات (Derek Walcott)، “بدون توجه به تاریخ، عاشق جهان باشیم.” این به معنای نادیده گرفتن تاریکیها نیست، بلکه به معنای دیدن روشناییهاست: پشتکار یک همکار، آغوش گرم یک همسایه، یا جرقهای از امید برای آینده.
شیرینی در لحظههای کوچک
برای من، سپاسگزاری ریشه در یک عادت ساده داره: بیش از سه ساله که تقریباً هرشب به یک دوست ایمیل میفرستم و درباره یک چیز که بابتش سپاسگزارم، مینویسم. بعضی شبها نوشتن آسونه؛ بعضی شبها حس میکنم باید سخت تلاش کنم تا چیزی پیدا کنم. اما حتی در اون مواقع، سپاسگزاری من رو به نگاه دوباره وادار میکنه: لبخند یک باریستا، طعم پای کدوحلوایی، یا حتی اینکه کسی آنقدر به نوشتههایم اهمیت داده که اونها رو بخونه. (از شما متشکرم!)
این عادت، درد از دست دادن عمویم یا اندوه جدایی رو از بین نبرده، اما کمک کرده که این لحظات رو به شکل متفاوتی در آغوش بگیرم.
هر روز، در جهان میلیاردها عمل محبتآمیز رخ میده. اما باید اونها رو ببینیم. چند روز پیش، دوستم یک تمرین آگاهانه برای خوردن با یک توتفرنگی یادم داد. دو دقیقه تمام، اون رو در دست گرفتم، بوییدم، بافت دانهدارش رو لمس کردم و در نهایت، یک گاز کوچیک زدم. توجهی که به اون توتفرنگی داشتم، باعث شد احساس زنده بودن کنم. بله، غم هنوز وجود داشت، اما چیز دیگری هم بود: شیرینی.
سه راه برای تزریق سپاسگزاری به جشن شکرگزاری
سپاسگزاری زمانی شکوفا میشود که با آگاهی به دنیا نگاه کنیم.
- دوباره ارتباط بگیرید، با کنجکاوی.
به عزیزانتون کمی بیشتر توجه کنید. حتی اونهایی که گاهی آزارتون میدن. (به قول برنه براون، اونها بلدند چه دکمهای از شما رو فشار بدن چون خودشون اونها رو نصب کردند!) به جای این که منتظر تنش باشید، با کنجکاوی برخورد کنید. چیزی که در اونها تحسین میکنید رو بیان کنید—مثلاً مهارتشون در درست کردن قهوه، تمیز بودن خونهشون، یا تواناییشون در پذیرش تغییرات و سعی کنید بقیه چیزها رو کنار بذارید. - از غذاهای معمولی هم لذت ببرید.
چه ضیافت عید شکرگزاری باشه، چه شام معمولی یک شب وسط هفته، غذا خوردن آگاهانه راهی ساده برای ابراز سپاسگزاریه. حداقل چند لقمه اول رو آرام بجوید و طعم اون رو بچشید. حتی اگر غذاتون خشکه یا پای رو از فروشگاه خریدید. سپاسگزاری شامل تلاش و محبت پشت این هم میشه، نه فقط یک غذای بینقص. - غم و امید را گرامی بدارید.
روزهای تعطیل اغلب غم از دست دادن عزیزان، حسرت یک خانواده کامل، یا شاید این سال، امید به یک انتخابات رو به همراه دارند. به جای کنار زدن غم، برای اون جا باز کنید. داستانی رو به اشتراک بذارید، سنتی جدید خلق کنید، یا به امیدهایی برای آینده بیندیشید. سپاسگزاری کمک میکنه هم نبودها رو محترم بشماریم و هم اونچه رو که داریم، قدر بدونیم.
سپاسگزاری بهعنوان یک تمرین، نه یک کمال
لازم نیست سپاسگزاری همیشه راجع به یک چیز بزرگ باشه؛ فقط باید مداوم انجام بشه. یعنی هر روز، حتی زمانی که دشواره، برای اون وقت بذارید. و این موضوع فقط برای ایام تعطیلات نیست.
فرقی نداره که برای یک دوست پیام میفرستید و چیزهایی که براشون سپاسگزارید رو بیان کنید، یا لحظاتی رو در دفتر خاطراتتون مینویسید، یا حتی پیش از خواب، به سگتون یک «متشکرم» آرام بگید، در هر حال، این کار شما رو برای چالشهای زندگی آماده میکنه.
زندگی گاهی به سمت دشواریها سنگینی میکنه، اما هیچوقت کاملاً خوب یا کاملاً بد نیست. سپاسگزاری کمک میکنه که همه چیز رو در لحظه، با تمام نقصها و زیباییهاش، بپذیریم.
این نوشته ترجمهای از بلاگپست «Gratitude: Finding Sweetness in the Bitterness» است که «آژانس محتوای نیمفاصله» آن را ترجمه کرده است.