اعتماد، یک کلمه شش حرفی ساده! اما همین کلمه ساده وزن زیادی داره و روح هر رابطهای رو تشکیل میده. اعتماد چسبی فوق العادست که رابطه رو به هم متصل نگه میداره. اگه اعتماد داشته باشین، میتونین شبها در کنار همسرتون راحت بخوابین و احساس آرامش کنین. با اعتماد داشتن، با صدای گوشی همسرتون آشفته نمیشین، یا اینکه اگه همسرتون تا دیر وقت کار میکنه، این موضوع باعث ایجاد اضطراب در شما نمیشه.
با این حال، بیاعتمادی نتیجه معکوس ایجاد میکنه و باعث ناراحتی روانی میشه. وقتی که به دنبال سرنخهایی میگردین که شک شما را تایید میکنه، شما به یک جاسوس تبدیل میشید. بیاعتمادی شما رو در مقابل بدترین ناامنیهایتان قرار میده. شما رو کمکم به یه بیمار تبدیل میکنه و باعث میشه بیش از حد هوشیار بشید. شبها شما رو بیدار نگه میداره و مدام از خودتون میپرسین، آیا من به اندازه کافی خوب نیستم؟ آیا این مشکلات تقصیر منه؟ آیا همه زندگی ما ساختگیه؟ مردم چه فکر میکنن؟
اگه اعتماد شما از بین رفته باشه، ممکنه احساس ناامیدی کنین. ولی ما براتون خبرهای خوبی هم داریم. رابطهای که با یک خیانت لکهدار شده رو میشه نجات داد. روابط بسیار پیچیده هستند و بسته به شرایط، خیانت لزوما به معنای پایان رابطه نیست.
این رو درک کنین که اگه اعتماد شکسته شده، یعنی چیزی در رابطه شما شکسته که باید درستش کنین. آیا حاضرید برای چیزی که سالها روی اون سرمایهگذاری کردین، تلاش کنین و اون رابطه رو نجات بدید؟ آیا حاضرید قطعات گمشدهای که باعث فروپاشی رابطه شدند رو پیدا کنین؟ اگه جوابتون مثبته، پس میتونین قطعات رو دوباره کنار هم قرار بدید.
حالا بیاید راه های اعتماد کردن دوباره رو باهم یاد بگیریم ….
-
با همدیگه صحبت کنید
وقتی یه خیانت رخ میده، حس خیلی بدی سراغ آدم میاد و انگار جنگی در راهه… ولی همچین اتفاق بزرگی در خلا متولد نمیشه و هیچ اتفاقی بیدلیل نیست. برای اینکه همه چیز واضح بشه، شما بیاد به طور عمیق کاوش کنین. آیا چیزی وجود داشت که باید بهش توجه میکردید، ولی در عوض اون رو نادیده گرفتین؟!
اینجور مواقع برید با شریک عاطفیتون صحبت کنید. بفهمید که چه اتفاقی افتاده و چرا این اتفاق پیش اومده. شاید از شنیدن بعضی حرفها عصبانی بشین، ولی بدون شک اگه میخواین آشتی کنین، باید به صحبتهاش گوش کنین. پاسخها معمولا مسمومیتهای خوردگی رابطه رو قبل از اینکه اتفاق بدی بیفته، آشکار میکنن. گاهی خیانت یک علامته، نه مشکل واقعی.
در واقع هر دو طرف باید مایل باشن، پای میز مذاکره بیان و با هم شفاف و صادق باشن. همچنین باید به اندازه کافی مراقب باشن که بتونن برای برقراری رابطه دوباره تلاش کنن. اگه این اتفاق نیفته، مطمئنا رابطه در انبوهی از درد، پشیمانی و رنجش نابود خواهد شد…
-
به دنبال کشف انگیزه باشید
افراد برای کارهایی که انجام میدن، دلایل مختلفی هم دارن. معمولا این دلیلها برای شخصی که اونها رو انجام میده قابل توجه و منطقیه. ولی ممکنه فرد مقابل احساس آسیب دیدن و تنهایی کنه. در اینجا یه فرد دیگه وارد رابطه میشه و همه چیز رو به هم میریزه.
اگه فیلم دزد قلبها رو تماشا کرده باشید، در فیلم زن مدام توسط همسر خودش نادیده گرفته میشه، مرد همیشه بر خلاف انتظار همسرش رفتار میکنه و انگار همسرش فقط حکم یک وسیله رو داره. در این زمان این خانم با یک غریبه خوش تیپ آشنا میشه و درهای قلبش رو به روی اون باز میکنه. این مرد خوش تیپ توجهی رو از خودش نشون میده که زن هیچ موقع از شوهر خودش ندیده بود. ولی درواقع این مرد خوش تیپ چیزی نبود جز یک دزد! اون تمام دفترهای خاطرات زن رو دزدید و حالا عمیقترین و تاریکترین خواستهها و مشکلات زندگی زن رو میدونه…
انگیزه نقش مهمی در حفظ یا عدم حفظ رابطه شما داره. غفلت، زندگی جنسی نامطلوب، عصبانیت و عدم تعهد همگی میتونن به خیانت منجر بشن. ممکنه خودتون رو به خاطر اتفاقی که افتاده سرزنش کنین یا شاید حتی نقشی در اون داشته باشین. ولی ممکنه حتی دوباره بیخیال بشین و به اتفاق فکر نکنین. حتی ممکنه شما همه چیز رو درست انجام بدید و شریک زندگیتون هنوز هم به دلایلی که ربطی به شما یا کیفیت احساسات مشترک شما نداره، وسوسه بشه که خیانت کنه.
-
به بازسای رابطه متعهد باشید
رابطه شما چقدر براتون ارزش داره؟ وقتی غبار بعد از خیانت از بین رفت، این سوالها رو از خودتون بپرسین:
آیا حاضرم علیرغم اتفاقی که افتاده به او متعهد باشم؟ آیا من هنوز هم دوستش دارم؟ آیا میتونم برای عبور از این بحران کاری که لازم هست رو انجام بدم؟ آیا حس تحسین و احترام کافی برای حفظ رابطه دارین؟ با خودتون صادق باشین و از خودتون بپرسین: آیا ما هنوز با هم خوش میگذرونیم و بیشتر اوقات از همراهی یکدیگر لذت میبریم؟
اگه پاسخ شما به این سوالها مثبته، با وجود راه طولانی در پیش رو، مطمئن باشین که رابطه شما ارزش تلاش کردن رو داره. اگه به همدیگه متعهد هستین، دوست دارین وضعیتتون رو بررسی کرده و برای اصلاح اون تلاش کنین، میتونین باهم کنار بیاین و مشکلات رو کنار بذارین.
وقتی دوباره متعهد شدید، به جلو پیش برید. تعهد خودتون رو نیمه کاره رها نکنین، یا باید تمام تلاش خودتون رو بکنین یا اصلا هیچ کاری نکنین. اگه حس میکنین در میانه راه تعهد هستین، پس باید بدونین که باید نیمه دیگه اون رو کامل کنین تا مشکلات شما به طور کامل حل بشه.
-
به زوج درمانی فکر کنید
اما همیشه به همین سادگی نیست و گاهی به دست آوردن اعتماد مجدد و کار کردن روی رابطه، ممکنه بسیار دشوار و چالش برانگیز باشه. در این صورت خوبه که به زوج درمانی فکر کنین. با وجود یک متخصص آموزش دیده میتونین به مسائلی بپردازین که خودتون قادر به حل کردن اونها نیستین. در غیر اینصورت نمیتونین در خانه بنشینید و خیلی افسرده به این فکر کنین که آیا اون آدم جدید که باهاش به من خیانت کرد، از بهتر از من بود؟ کمک خارجی ابزاری ارزشمند محسوب میشه. شما یاد میگیرید که چطور از جادههای صخرهای عبور کنین. این دقیقا همون چیزیه که در مواقع شکننده به اون احتیاج دارین.
-
ببخشید
شما سخت برای رابطهتون جنگیدید، به طور خستگی ناپذیر کار کردید تا به چیزی فراتر از تصوراتتون دست پیدا کنین و رابطه رو درست کنین. رابطه شما هنوز هم شکنندهست، اما حداقل شما هنوز با هم هستین و برای حفظ رابطه تلاش میکنین. با این حال گاهی اوقات، حتی اگر هنوز با هم هستین و فکر میکنین که از بحران عبور کردین، خشم و رنجش هنوز باقی مونده. همه اتفاقات بخشیده نشدن.
در این زمان فرد قربانی میتونه به جای اینکه ببخشه، خیانت رو مدام به شریک خودش یادآوری کنه. به خاطر اتفاقی که افتاده، طرف آسیب دیده این حق رو به خودش میده که طرف خائن رو حتی تنبیه کنه. برای اینکه از این اتفاق بگذریم، باید از سمت هر دو طرف بخشش وجود داشته باشه. ممکنه فرد خائن همچنان احساس گناه کنه و خودش رو به سختی تحمل کنه. در این صورت فرد به خاطر عذاب وجدان با چیزهایی موافقت میکنه که نباید این کار رو انجام بده. بخشش، اگرچه آسون نیست، ولی کلید بقای رابطهست.
شاید در کنار این مطلب خوندن 10 نکتهای که در مورد غم و اندوه باید بدونین بهتون کمک بکنه.
-
به رابطه زمان بدهید
فردی رو تصور کنین که جراحی فک کرده، این جراحی خیلی دردناکه. چون جراح فک رو میشکنه و دوباره اون رو روی هم قرار میده. فک باید چندین هفته با سیم بسته باشه تا به بهبودی برسه. در این مدت فرد از طریق سرنگ کوچک غذا میخوره و شاید حدود یک تا دوماه طول بکشه تا فک خوب بشه.
ولی متاسفانه خیانت مثل جراحی فک نیست! شما قلبتون شکسته و باید اون رو جراحی کنین و خوب بشه… این کار به زمان نیاز داره، با توجه به مدت زمانی که با هم وقت گذروندین، حدود 18 ماه تا 3 سال طول میکشه تا حال دل شما خوب بشه و قلب شکسته شما ترمیم بشه.
اگه به رابطهتون متعهد هستین، صبر بسیار مهمه. وقتی بهتون خیانت شده، شما خشم، غم، ناباوری، ناامنی و شاید حتی شرم را در خودتون پرورش دادید و رفع اینها زمان زیادی نیاز داره. پس به این قدم با حسی عاشقانه نگاه کنین و در مواقع لزوم مسائل رو با یکدیگر مطرح کنین. مطمئنا با برداشتن گامهای کوچیک میتونین نهایتا به بهبودی کامل برسین.
-
شفاف باشید
مثل یک پنجره شیشهای کاملا شفاف باشین! برای به دست آوردن اعتماد دوباره، شخص مقصر باید کاملا شفاف باشه. فردی که به او خیانت شده حتی نمیتونه یک دقیقه هم رازی رو تحمل کنه و رازداری باعث ایجاد بیاعتمادی بیشتر میشه. مثلا وقتی گوشیتون زنگ میخوره، نگید که باید برم اتاق دیگه و تلفن رو جواب بدم. به این فکر نکنین که به حریم خصوصی شما تجاوز شده، بلکه در این مرحله باید فقط اعتماد طرف مقابل رو جذب کنین، پس به جای مرموز بودن، شفاف باشین.
-
با فرد قبلی به طور کامل قطع رابطه کنید
اگه شما فرد خیانتکار بودهاید، حالا باید تمام روابط خودتون رو با فرد جدید قطع کنین. هیچ تماس تلفنی، پیامک، ایمیل، قرار حضوریای نباید وجود داشته باشه. حتی نباید برای آخرین جلسه همدیگه رو ملاقات کنین تا بخواین رابطه رو به طور کامل قطع کنین. هیچ ارتباطی نباید باقی بمونه، اگه قرار بر اینه که تموم شه، پس بذارید تموم بشه…
شریک زندگیتون سزاوار اینه که شما با فرد جدید کاملا قطع رابطه کنین. ممکنه شما برای کارتون دلیل داشته باشین، ولی هیچ چیزی ارزشمندتر از بازسازی رابطه نیست. اگه شریک زندگیتون بدونه شما هنوز در حال دیدن و صحبت با شخصی هستید که تقریبا زندگی مشترکتون رو نابود کرده، دیگه نمیتونه به شما اعتماد کنه.
-
درباره اتفاقی که افتاده مدام صحبت نکنید
وقتی به نقطهای رسیدید که مشکلات رو حل کردین، زندگیتون رو بازسازی کردین و فهمدین که توانایی ادامه دادن رو دارین، پس واقعا به مسیرتون ادامه بدین. یعنی دیگه در گذشته و اتفاقی که افتاده نمونین و مدام اون رو مطرح نکنین. این فقط به باز کردن دوباره زخم کمک میکنه. تصور کنین دستتون رو میبرید، چندتا بخیه میزنید و با بانداژ میبندین. ولی به جای اینکه بذارید التیام پیدا کنه، مدام بانداژ رو بردارین تا ببینین زخمتون در چه حالیه! با این کار حس دردناکی به شما دست میده.
اگه واقعا میخواید که رابطهتون دوباره محکم بشه، این رابطه رو در گذشته بذارید و اون رو رها کنین. از چیزی که اتفاق افتاده درس بگیرین، کارهای لازم رو انجام بدید و سپس به راهتون ادامه بدید. صحبت کردن در مورد این اتفاق فقط درد رو درون شما زنده نگه میداره.
اگه هنوز اپیزود آخر پادکست رو که در مورد «اعتماد» هست گوش نکردین الان وقتشه!
-
دروغ نگید
اگه شما فرد خائن هستین، پس مهمه که دروغ نگید. دقیقا منظورتون رو بگید و اون رو به طور واضح برای طرف مقابل معنا کنین. حتی کوچکترین دروغ و یک دروغ سفید، میتونه باعث شک و تردید بشه و دوباره به رابطه شما صدمات جبرانناپذیری بزنه. باثبات، قابل اعتماد و صادق باشین.
-
کارهای شادی بخش قدیمی را دوباره تکرار کنید
بعد از خیانت، به راحتی همه چیز میتونن در آوار خاطرات دفن بشن. بیرون اومدن از این وضعیت سخته، ولی یادتون باشه که رابطه شما با چیزی که اتفاق افتاده، تعریف نمیشه. قبل از خیانت سالهای خوبی هم داشتین، درسته؟ حالا زمان اون رسیده که از این آوار خارج بشید.
با شریک زندگیتون بنشینید. در مورد تمام کارهایی صحبت کنین که قبلا اونها رو انجام میدادین و شما رو شاد میکردن. در مورد همه جاهایی که قبلا میرفتین احساس گرمی و راحتی به شما میداد، حرف بزنین. وقت اینه که دوباره اون خاطرات خوش رو مرور کنین و دوباره در این مکانها قرار بذارین. این از نظر روانی شما رو به روزهای خوب باز میگردونه. بر اساس اتفاقات شاد گذشته به جلو برید و لحظات جدیدی رو خلق کنین.
خیانت همیشه آشفتگی بزرگی ایجاد میکنه و مشکلات عاطفی غیر قابل محاسبهای رو به جا میذاره. خیانت پنجههای تیز داره. برای التیام جای زخم، کارهای زیادی لازمه. اما میتونین اونها رو بهبود ببخشین، گاهی باید بعضی چیزها خراب شن تا دوباره بهتر و قویتر ساخته بشن.
-
عذرخواهی کنید
ابراز پشیمانی کنین، این کار تا حد زیادی شروع به ترمیم آسیب میکنه. هر کاری که لازمه انجام بدید تا به شریک زندگیتون بفهمانید که واقعا چقدر متاسف هستین.
پیشنهادات ذکر شده بالا میتونن کارساز باشن، اما باید خودتون هم تمایل داشته باشین و تلاش کنین و برای حفظ رابطه یک نقطه ارزشمند پیدا کنین. نهایتا این شما هستیین که تصمیم میگیرید.
امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشه. راستی، تا حالا در این موقعیت قرار داشتین؟ چطور مشکل رو حل کردین و به رابطهتون ادامه دادین؟
این نوشته ترجمهای از بلاگپستِ «12 things you can do to learn to trust again» است که «آتوسا سالکی» ترجمهاش کرده است.
5 پاسخ
مرسی از ترجمه و هفته نامه خوبتون 🙏
فقط یه سری غلط املائی وجود داشت که اگه تصحیح بشه عالیه 👍
سلام جناب علیپور
ممنون از توجه و دقت نظرتون
مجدد بررسی و غلطها رو تصحیح میکنیم 🙏
سپاس از توجه شما
سلام میخواهم عضو بشم
سلام دوست عزیز
آدرس ایمیلتون رو وارد لیست اعضا کردیم و از این به بعد هر دوشنبه «خبرنامه هلی تاک» رو دریافت خواهید کرد 🙏