جستجو
Close this search box.

روانشناسی لیست انجام کارها- چرا مغز ما به کارهای اولویت بندی شده علاقه دارد؟

مطالعات نشون میدن كه افراد با نوشتن لیستی از کارهایی که باید انجام بدن، عملکردشون بهتر میشه اما چه چیزی لیست انجام کارها رو به چنین ابزاری کارآمد برای بهره‌وری تبدیل کرده؟

این روزها تقریبا همگی بی‌وقفه درگیر انجام کارهای خودمون هستیم اما یک مرحله قبل از انجام کار وجود داره که برخی به اون بخش بیشتر توجه دارن و اون بخش هم تشخیص کارهاییه که نیاز به انجام اونا احساس میشه. از نظر تئوری لیست‌ها راه حلی برای انجام چنین کاری هستند. لیست کارها سیستمیه که ویژگی اصلی اون سادگیشه: کارهایی که باید انجام بشن رو انتخاب کنید، ترتیب انجام دادنشون رو مشخص کنید، اونا رو بنویسید، انجام بدید و سپس یکی یکی از لیست خط بزنید.

به عقیده­ ی دکتر دیوید کوهن روانشناس و نویسنده، نظم و ترتیب بخشیدن به کارها کمک می‌کنه اما مشکل رو کاملا حل نمی­کنه. چیزی که به حل مشکلات کمک می‌کنه نوشتن لیست کارها روی کاغذ و ترجیحا انجام این کار به صورت روزانه است؛ به این شرط که مرتبا و به صورت روزانه نیز این لیست رو مورد بررسی قرار بدیم. از نظر خانواده من فردی بی‌نظم هستم اما بدون لیست انجام کارهام به مراتب بی‌نظم‌تر خواهم بود. در واقع این لیست ها در زندگی من بی نظم هم تونستن تفاوت زیادی رو ایجاد کنن!

کوهن سه دلیل برای علاقه‌ی ما به لیست کارها ذکر میکنه:

1- اضطراب ناشی از آشفتگی زندگی رو کاهش میدن

2- به زندگی ما شکل و ساختار میدن

3- به کمکشون برنامه‌ای داریم که می‌تونیم دنبالش کنیم

4- سندی هستند که ما در فلان ماه و هفته و روز چه چیزی رو به دست آورده‌ایم.

مواقعی که سرمون خلوت‌تره، ممکنه کارهای خودمون رو به صورت خودکار یادمون بیاد. شاید روان‌شناس روسی، بلوما زیگارنیک، اولین کسی باشه که به وسواس مغز در انجام کارهای مهم و فوری اشاره کرد. «اثر زیگارنیک»- ما کارهایی که باید انجام بدیم رو بهتر از کارهایی که انجام داده‌ایم به خاطر می‌آوریم؛ پیش‌خدمت‌ها قبل از سرو غذا میتونن سفارشات مشتری‌ها رو به یاد بیارن. در حالیکه بعد از سرو غذا، حافظه شون به سرعت پاک می‌شه و فراموش میکنند چه کسی استیک و یا چه کسی سوپ خورده است. به عبارتی کار انجام شد و حالا مغز آماده فراموش کردنه.

نتیجه مطالعه‌ی اخیری که در دانشگاه ویک فورست انجام شده نشون می‌ده که گرچه کارهایی که انجام نداده‌ایم باعث حواس‌پرتیمون می‌شن اما، صرف نوشتن برنامه‌ای برای انجام دادنشون میتونه سطح اضطرابمون رو کاهش بده. بر اساس مشاهدات این مطالعه اگر مردم نتونن کاری که پیش‌نیاز کار دیگری است رو تموم کنن، نمی‌تونن کار اصلی رو هم تکمیل کنن. اما در همین مطالعه وقتی شرکت‌کنندگان اجازه داشتند برای تمام کردن کار برنامه‌ای مدون داشته باشن و اون رو بنویسن، عملکردشون در کار اصلی پیشرفت قابل توجهی داشت. به عقیده‌ی بچ من  نوشتن وظایف به سادگی شما رو کارآمدتر می‌کنه.

با این حال بعضی از مردم در مقابل این پدیده مقاومت می‌کنن. از نظر خیلیا این کار خلاقیت و انعطاف پذیری ما رو در یک روز کاری کاهش میده. دیوید آلن متخصص حوزه مدیریت زمان و نویسنده کتاب: «سامان دادن کارها- هنر کارآمدی بدون استرس» معتقده این موضع بدون قید کاملا اشتباهه و شخصی با یک برنامه‌ی شلوغ اما بدون ترتیب و برنامه‌ریزی نمیتونه از عهده کارهاش بر بیاد.

آلن اعتقاد داره، نوشتن یک کلمه «بانک» یا «مادر» کافی نیست و باید جزییات بیشتری نوشته بشه. ایمیل زدن؛ برقراری یک تماس تلفنی؛ و یا قرار ملاقات با یک فرد؛ هدف از انجام این کارها چیه؟ اگر لیست کارهامون شفاف و دقیق نباشه، قطعا کارها به طور کامل انجام نمیشن و در اولویت قرار نمیگیرن.

با این وجود، اگر قصد شما ساختن یک جدول زمانبندی خوب برای روزتونه، باید واقع‌بین باشید و فقط روی جزییات مهم متمرکز نشید. باید بدونید انجام هر کار به چه مدت زمانی نیاز داره. مثلا اگر زود تحت تاثیر قرار می‌گیرید، از غرق شدن در شبکه‌های اجتماعی و بقیه حواس‌پرتی‌ها پرهیز کنید.

یکی از تله‌هایی که مردم اصولا گرفتارش میشن اینه که از مواجه شدن با پروژه‌های بزرگ و مهم پرهیز می‌کنن. بهترین راه برای غلبه بر این تله، شکستن بخش های یک پروژه بزرگ به قسمت هایی کوچکتر و قابل دستیابی تره. «نوشتن رمانم» کاری ترسناک به نظر میرسه اما، «فهرست فصل اول رمانم» خیلی ساده‌تر و دوستانه‌تره و احتمال انجام این کار یعنی نوشتن رمان رو افزایش میده.

 

این نوشته ترجمه‌ای از بلاگ‌پستِ «The psychology of the to-do list – why your brain loves ordered tasks» است که «سحر شیوایی» ترجمه‌اش کرده است.

6 پاسخ

  1. سلام
    ممنون برای انتخاب عالیتون. ولی یه انتقاد راجع به این ارسال دارم چون همیشه تأکید دارید که نظر بدیم فکر کردم اینجا بنویسم. به نظرم ترجمه ش زیاد روون نبود. من متوجه نشدم وسطاش چی گفته؛ رفتم کار اصلی رو خوندم برام مفهوم تر شد. پاراگرافهای وسط یه جوری شده به نظرم که اصلاً متوجه نشدم چی شد اما وقتی متن اصلی رو خوندم یاد همون مثالی افتادم که خودت یه بار زده بودی که جلوی لیست حتی شماره تماس اون آدم هم باشه که کاملاً شفاف باشه و فقط انجامش بدیم.

    پ.ن: البته این موضوع باعث شد با خودم یه قرار بذارم و اینجا میگم شاید بقیه هم دوست داشته باشند اجرا کنند. تصمیم گرفتم از این به بعد اول بیام آخرش لینک اصلی رو بخونم بعد بیام مطلب شما رو بخونم ببینم چقدر برداشتم درست بوده و اگر نبوده، از متن شما اشتباهاتم رو متوجه بشم.

  2. سلام به هلی عزیز ، واقعا مطالب بسیار ارزشمند و کاربردی رو آموزش میدین ، ممنونم ازت خانم.

  3. هلی جان ممنون عالی بود . همیشه مطالبتون برام جدیده و جذابیت یادگیری رو هم به همراه داره .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفته‌نامه‌های اخیر

شبکه‌های اجتماعی

مقالات مرتبط