جستجو
Close this search box.

مبانی هوش هیجانی: پاسخ‌های همدلانه

وقتی افرادی که برای شما اهمیت دارند بهتون می‌گن با مشکلی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، شما چطور جواب می‌دید؟

آیا این جواب‌ها به نظرتون آشناست؟

«هی، اشکال نداره. ناراحت نباش.»

«ارزشش فقط ۱۰ درصد بود. می‌گذره بابا.»

«پسره اونقدر هم برات مناسب نبود. رها کن بره.»

گاهی اوقات، علی‌رغم این که همه تلاشمون رو می‌کنیم، حرفی که می‌زنیم حتی می‌تونه احساس بدتری در فرد به وجود بیاره. نتیجه: رخوت، فین‌فین و افتادن شانه‌ها.  بعد از خودمون می‌پرسیم: «آیا من حرف اشتباهی زدم؟»

مسئله اینه که شاید همه‌چیز خوب نیست و برای مدتی شرایط همین‌طور بمونه. شاید به خاطر پیامدش نیست و به تلفات سنگین آسیب‌دیدن ارزش فردی مرتبطه. شاید راحت‌تره که به شریک عاطفی سابق (یا کسی که بی‌خبر دیگه جواب شما رو نداده) فکر کرد تا این که فراموش بشه.

برای این که دیگران احساس شنیده‌شدن و حس تنهایی کمتری داشته باشند می‌تونیم کلماتی رو انتخاب کنیم که به جای نادیده گرفتن احساساتشون، به تجربه اون‌ها اعتبار ببخشه. اینجاست که آشنایی با تفاوت پاسخ‌های همدلانه و همدردانه (دلسوزانه) می‌تونه مفید باشه.

متمایز کردن همدلی و همدردی

فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد همدردی یا Sympathy رو به عنوان «احساس ترحم و اندوه برای بدبختی دیگران» و همدلی یا Empathy رو «توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات با دیگران» تعریف می‌کنه.

من قبلا فکر می‌کردم که این اصطلاح‌ها رو می‌شه به جای همدیگه استفاده کرد تا این که در درس ارائه انگلیسی در ترم اول دانشگاه UBC، این ویدیو رو درباره همدلی دیدم و تمایزشون در کمتر از ۳ دقیقه برای من کاملا واضح شد.

همان‌طور که برنه براون پرژوهشگر اشاره می‌کنه، «همدلی باعث ایجاد ارتباط می‌شه، همدردی به قطع ارتباط منجر می‌شه.» همدلی به معنای حس کردن با دیگران و در نظر گرفتن دیدگاه اون‌هاست، بدون این که منبع امید در مشکلات رو پیدا کنه. (همان کاری که همدردی انجام می‌ده.)

همراه با تماشای ویدیوی برنه براون، مقالاتی مرتبط با همدلی برای کلاس خوندم و یاد گرفتم که نحوه مشارکتم در مکالمه‌ها رو تغییر بدم.

درسته که من متخصص نیستم، اما می‌دونم چیزهایی که درباره همدردی و همدلی یاد گرفتم (و همچنان هم دارم یاد می‌گیرم) و این که به دوستی که آسیب‌دیده چی بگیم (و چی نگیم) چقدر ارزشمند هستند.

۵ نوع پاسخ دلسوزانه که باید از آن‌ها اجتناب کرد

اینجا مواردی وجود داره که وقتی کسی موضوع دشواری رو باهاتون در میان می‌ذاره، باید از گفتنشون خودداری کنید.

1. انحراف

«اممم، روحش در آرامش. خیلی بده. اوه راستی بازی دیشب رو دیدی؟»

وقتی کسی چیز دردناکی رو به اشتراک می‌ذاره، طبیعیه که احساس معذب بودن داشته باشید و بخواهید بحث رو عوض کنید.

اما این روش پاسخ می‌تونه باعث بشه فرد مقابل احساس ناراحتی کنه و فکر کنه که شما واقعا اهمیت نمی‌دید.

2. خرد شمردن

«باز خوبه حداقل ۵۱ درصد گیرت اومده. راستی من شنیدم یکی ۲۰ درصد گرفته، تو در مقایسه با اون خیلی خوب عمل کردی.»

شاید غریزه درونی شما این باشه که توی شرایط چالش‌برانگیز، به دنبال امید بگردید یا موقعیت دوستتون رو با افرادی در شرایط بدتر مقایسه کنید.

اما با این حال، شروع جملات با «حداقل» یا مقایسه با شرایط دیگران می‌تونه به افرادی که در حال دلداری دادن بهشون هستین این حس رو بده که اون‌ها حق ندارن چنین احساسی داشته باشند.

3. بی‌اعتنایی

«آروم باش، داری زیادی بهش فکر می‌کنی.»

وقتی افراد چیزی رو باهاتون به اشتراک می‌ذارن که شما فکر می‌کنید «مسئله بزرگی» نیست، ممکنه به طور خودکار فکر کنید اون‌ها به چیزهایی فکر می‌کند که ارزش وقتشون رو نداره و سعی می‌کنید واقع‌بین باشید.

هرچقدر هم نیت شما خوب باشه، این نوع پاسخ می‌تونه به نظر برسه که شما دارید بی‌اعتنایی می‌کنید. انگار که براتون مهم نیست طرف مقابل چه چیزی رو تجربه می‌کنه.

4. سوال جهت‌دار

«تو حالت خوبه درسته؟ منظورم اینه که الان یک ماه شده… الان حالت بهتره؟»

شاید تمایل داشته باشید سوال‌هایی مثل این رو بپرسید چون امیدوار هستید چیزی که فرد مقابل باهاش دست‌وپنجه نرم می‌کنه، به پایان رسیده باشه.

درسته که این سوال‌ها ممکنه بی‌ضرر به نظر برسند اما می‌تونن باعث بشن فرد احساس کنه الان باید حالش خوب باشه چون از اون زمان «به اندازه کافی» گذشته. در حالی که ممکنه این درست نباشه.

5. پندواندرز (ناخواسته) یا تعریف تجربه

«من اگه بودم این کارو می‌کردم…»

مشاوره‌دادن وسوسه‌انگیز به نظر می‌رسه. مخصوصا اگه حس می‌کنید راهکاری عملی برای حل مشکل دوستتون وجود داره.

اما گاهی اوقات مردم فقط از شما می‌خوان بهشون گوش بدید یا این که برای اقدام آماده نیستن. از قضاوت و مشاوره دادن درباره کارهایی که فرد مقابل باید یا نباید انجام بده خودداری کنید. اون‌ها رو (نه خودتون رو) معیار قرار بدید.

«درسته که فلانی نتونسته دوره رو بگذرونه… اما به این معنی نیست که توام از عهده‌اش برنمیای. پس نگران نباش. چیزی نمی‌شه.»

تعریف داستان‌هایی با نتیجه منفی برای دلداری دادن به افراد کار مفیدی نیست. علی‌رغم توصیه شما برای این که «نگران نباشند»، ممکنه حس کنند که خودشون هم نمی‌تونن موفق بشن.

۵ نوع پاسخ همدلانه برای امتحان کردن

به قول برنه براون: «یک پاسخ به ندرت می‌تونه چیزی رو بهتر کنه. چیزی که در بهترشدن شرایط نقش داره، ارتباطه.» برای ایجاد این ارتباط، اعمال بلندتر از کلمات صحبت می‌کنند. یک آغوش باز، یک وعده غذایی مشترک، یک تعارف برای رساندن دوستی به قرارش.

اما کلمات هم می‌تونن مفید باشن، در صورتی که با فکر به زبان بیان. توی این قسمت چند روش حمایتی برای پاسخ دادن به افرادی رو آوردیم که با شما چیزی شخصی یا دشوار رو به اشتراک می‌ذارن.

1. اشاره به شجاعت آن‌ها

«از این که توی این موضوع به من اعتماد کردی ممنونم. خیلی ارزشمنده برام.»

شجاعتشون بابت به‌اشتراک‌گذاری احساساتشون به رسمیت بشناسید و بهشون بگید چیزی که با شما به اشتراک گذاشتن رو با اطمینان کامل پیش خودتون نگه می‌دارید.

2. شفاف‌سازی

«طبق چیزی که من دارم می‌شنوم، حس می‌کنی فلان‌طوره، درسته؟»

در طول مکالمه، با پرسیدن سوال‌هایی که روی احساسات فرد متمرکزه، نشان بدید که دارید به فرد گوش می‌دید. به قول استاد تارکل (Studs Terkel)، مورخ شفاهی و برنده جایزه پولیتزر، «امتحان‌گیرنده نباش، پرسشگر علاقمند باش.»

با تکرار دلایلی که چرا فرد اون احساس داره، بهش این اطمینان رو می‌دید که موقعیت رو به درستی درک کردید و می‌فهمه که تجربیاتش شنیده می‌شه.

3. تقویت شخصیت

«این یک موقعیت دشواره و من فکر می‌کنم تو شجاعت و قدرت زیادی رو توی مدیریتش نشان دادی.»

به نقاط قوت شخصیت فرد اشاره کنید چون بهشون کمک می‌کنه بفهمند قدرت غلبه بر چیزی که در حال گذروندنش هستند رو دارند و نیاز نیست تجربه خودشون رو نادیده بگیرند.

4. بیان اهمیت دادن شما به موضوع

«من برای کمک بهت اینجا هستم. فکر می‌کنی چه کاری می‌تونم انجام بدم تا حس بهتری داشته باشی؟»

بهشون اطمینان بدید که شما کنارشون خواهید بود و می‌خواهید کمک کنید و در زمانی که گفتید هستید، حضور داشته باشید.

«تو خودت رو بهتر می‌شناسی، فکر می‌کنی الان چی بیشتر از همه کمک می‌کنه؟»

با پرسیدن این که دوست دارند چه کاری براشون انجام بدید کمک کنید راهکار پیدا کنند. این کار شبیه به نصیحت کردن نیست. فراموش نکنید با دیگران همان‌طور رفتار کنید که می‌خوان باهاشون رفتار بشه.

5. جویای حال فرد شدن

«امروز حالت چطوره؟»

مطمئن شید چندروز بعد پیگیر حالشون هستید. به جای دسته سوالاتی که انتظارات رو از احساس اون‌ها بیان می‌کنه، سوالات بازی رو مطرح کنید که بهشون این امکان رو می‌ده احساسشون رو با شما به اشتراک بگذارند.

کنجکاو و مراقب باشید

ما اغلب بدون این که حتی متوجه بشیم همدلی رو تمرین می‌کنیم. زمانی که کتاب می‌خونیم، فیلم می‌بینیم یا به تماشای تئاتر نشستیم، با شخصیت‌ها ارتباط برقرار می‌کنیم و روی اون‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنیم. حتی اگه زندگی اون‌ها همیشه تخیلی و خیالی باشه و هیچوقت حقیقی نشه.

به هر حال همدلی معنای دیدن چیزی با زاویه دید دیگرانه، یعنی درک این که چطور و چرا فردی به روش خاصی فکر و احساس می‌کنه. نسبت به احساس اطرافیانتون کنجکاو باشید و بهشون توجه کنید. وقتی دوستی بهتون می‌گه چیزی سخته، پاسخ‌های همدلانه رو انتخاب کنید تا بهشون نشون بدید که عمیقا براتون مهمه و برای گوش دادن آماده هستید.

فراموش نکنید که کلمات قدرت دارند تغییر ایجاد کنند، ارتباط رو بهبود ببخشند و به دیگران کمک می‌کنند حین غلبه بر چالش‌ها، در چیزی که تجربه می‌کنند احساس تنهایی کمتری داشته باشند.

این نوشته ترجمه‌ای از بلاگ پست «Emotional Intelligence 101: Empathetic responses» است که «آژانس محتوای نیم‌فاصله» آن را ترجمه کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفته‌نامه‌های اخیر

شبکه‌های اجتماعی

مقالات مرتبط