[هیلی هافمن اسمیت Haley Hoffman Smith کسی بود که اخیرا توسط مجله فوربس به عنوان یکی از تاثیرگذارترین سخنرانان زن امروز معرفی شد. هیلی نویسنده کتابهایی مثل «ایده بزرگ او» بود که به خلاقیت، ایدهپردازی و توانمندسازی زنان میپردازه و به عنوان یکی از ۳ کتاب پرفروش زنان و کسبوکار شناخته میشه.] وقتی هیلی هافمن اسمیت تولید محتوای انگیزشی در پلتفرم تیک تاک رو شروع کرد، انتظار نداشت متداولترین سوالی که ازش پرسیده میشه این باشه: «چطور هدفم رو پیدا کنم؟» این سوال بخش کامنتها و دایرکت هیلی رو پر کرده بود چون یک ویدیوی تیک تاک ساخته بود که مسیر رشد خودش رو نشون میداد. از ۱۵ سالگی که یک نوجوان بیهدف بود تا حالا که ۲۴ سال داره و کارآفرینی با درآمد شش رقمیه که با آژانس استعدادیابی رویاهاش در نیویورک قرارداد امضا کرده. این ویدیو بیش از شش میلیون بازدید داشت و بعد صدها درخواست برای مشاوره درباره چگونگی پیداکردن هدف رو با خودش به همراه آورد.
پیدا کردن هدف مسئله بزرگیه و احتمالا بزرگترین سوالیه که مردم از خودشون میپرسند. با این حال، طبق یک نظرسنجی، از بین ۲۰۰۰ آمریکایی فقط ۱۰ درصد از مردم شغلی رو دارند که در نوجوونی آرزو داشتند. این افراد دلایلی مثل محدودیتهای مالی، کمبود مهارت یا متمرکزشدن بر خانواده رو ذکر کردن که باعث شده از مسیر دنبال کردن شغل رویاییشون خارج بشن.
احساس بحران وجودی که فقط با عمیق شدن در «هدف زندگی» در فرد نفوذ میکنه به اندازهای هست که شفافیت ذهن ما رو مهآلود کنه و اضطراب رو در ما به وجود بیاره. استدلال برخی از افراد اینه که همه ما فقط یک هدف داریم، در حالی که دیگران، مثل دکتر لیزا کایل Liisa Kyle، استدلال میکنند که ما اهداف متعددی داریم که در طول زندگیمون به اونها دست پیدا میکنیم. اما چیزی که مسَلَّمه اینه که احساس ارتباط با هدف یکی از مهمترین مسائلیه که در کار، علاقه و شغل ما وجود داره و حتی میتونه بهمون کمک کنه بیشتر عمر کنیم. تحقیقی که توسط Clearvue Health انجام شده نشون میده که هدف به طور قابل توجهی با مرگومیر گروه ۸۴۱۹ نفری از بزرگسالان مرتبطه. در این مقاله قید شده: « وقتی احساس میکنید چیزی هست که براش زندگی کنید، در نتیجه ممکنه عمر طولانیتری داشته باشید.» من (نویسنده این مطلب) با هافمن اسمیت صحبت کردم تا درباره کاری که میکنه بیشتر بدونم و بفهمم که چطور به صدها نفر کمک میکنه تا به سوال مهم «چطور هدفت رو پیدا کردی؟» پاسخ بدن.
1. بر روی هیجانتون تامل کنید
همه میدونن که جوابمون به این سوال از مقداری درون اندیشی یا self-reflection ناشی میشه. هافمن اسمیت میگه: «وقتی نشستم تا دوره پنج روزهای به اسم خلبان هدف بسازم، میدونستم که باید دانشآموزهام رو از طریق مجموعه درستی از سوالات تاملی راهنمایی کنم تا بهشون کمک کنم واقعا خودشون رو درک کنند. بخش عمده این کار به این دلیل بود که بفهمند علایق و اشتیاق درونی کجا به هم نزدیک میشه.»
خیلی از ما رویای زندگی واقعی خودمون رو از سر بیرون کردیم به خاطر این که فکر میکنیم صرفا یک «علاقه» است.
«ما تشویق شدیم که به اشتیاقمون به عنوان چیزی قابل اعتماد فکر کنیم. چیزی که میتونه به شغلی که در اون احساس راحتی داریم منجر بشه.» هافمن در ادامه میگه: «اما وقتی به خودمون اجازه میدیم که به علایقمون نگاه کنیم، میتونیم یک رویای واقعی رو ببینیم که ممکنه در نقطه کور دید ما قرار داشته باشه.»
هنگام ارزیابی این علایق به چیزهایی که واقعا شما رو هیجانزده میکنه خوب توجه کنید. «این دوره چیزی رو آموزش میده که من بهش میگم «تست انرژی»، یعنی چشمهاتون رو میبندید و به هر اشتیاق درونی و علاقهای که دارید فکر میکنید و پاسخی سرشار از انرژی در بدنتون دریافت میکنید.» هیلی میگه: «چیزی که من فهمیدم اینه که فکرکردن به رویای واقعی و حس هدفمندیاش شبیه به خودرن چند شات اسپرسو میمونه. شما ظرفیت تجدید انرژی رو در درونتون دارید، به شرطی که اون شعله انرژی رو به درستی روشن کنید.»
2. باورهای محدودکننده خودتان را بشناسید و بر آنها غلبه کنید
شناخت حس هدفمندی خیلی راحتتر میشد اگه محدودیتی بر سر راه نبود. در واقع، احتمالا به همین دلیله که هنوز حس هدفمندی رو شناسایی نکردید. هامن توضیح میده: «چیزی که من فهمیدم اینه که ما در اعماق وجودمون باور داریم که برای انجام چه کاری به این دنیا اومدیم. ولی این حقیقت با سالها بیاعتبار کردن پوشیده شده. رویای شما میتونه با این تصور که «واقعبینانه» نیست یا توی اون کار خوب نیستید، بیاعتبار بشه. (تصور کنید: شما میخواستید بازیگر بشید ولی هیچوقت نقش اول رو توی نمایشنامههای مدرسه کسب نکردید.) یا به خاطر این که صرفا هیچوقت کسی رو توی اطرافیان و نزدیکانتون ندیدید که به دنبال رویایی مثل رویای شما رفته باشه.»
هیلی میگه: «شما باید نسبت به صداهای ذهنتون که میگن «نمیتونی» فلان کار رو انجام بدی، آگاهی داشته باشید. و بعد بفهمید که این صداها از کجا اومدن.» برای شروع این کار در زندگیتون، به این سوال فکر کنید: «قبل از این که دنیا بهت بگه نمیتونی، میخواستی چی باشی؟»
3. اقدام کنید
اعتماد به نفس از طریق اقدام کردن به وجود میاد. به همین دلیله که دوره هافمن اسمیت با چیزی به اسم «روز انجام دادن» به پایان میرسه. اون در این باره توضیح میده: «مفهوم اینه که یک روز رو انتخاب کنید و برای اون روز از قبل برنامهریزی داشته باشید و طرح اولیه کسبوکار، کتاب یا هر چیزی که نسبت بهش اشتیاق درونی دارید رو کاوش کنید.»
«اگر بخواهید از قبل برای انجام این کار برنامهریزی کنید، اون روز برای شما تقریبا شبیه به تعطیلات به نظر میرسه و باعث میشه با احتمال بیشتری اقدامات بزرگ داشته باشید.»
به توصیه هیلی، این روز مستلزم رویکرد سوم شخصه. اون میگه: «اگر دوستی داشتید که رویای بزرگ شما رو داشت، بهش توصیه میکردید که برای شروع چه کاری رو انجام بده؟»
هیلی معتقده که «گاهی اوقات ما با قراردادن مقداری جدایی بین خودمون و کارمون به شفافیت ذهنی میرسیم.»
در نهایت، هدف هامن اسمیت کمک به افرادیه که حس میکنند یکبار برای همیشه رویای بزرگ زندگی خودشون رو دنبال میکنند. «رازی که این وسط وجود داره اینه: بزرگترین رویای زندگی شما و هدف زندگیتون یکیه. به چیزی که قلباً میدونید داره شما رو صدا میکنه، شک نکنید.»
این نوشته ترجمهای است که از بلاگپستِ «Three Steps To Finding Your Life’s Purpose (And Dream Job)» که «آژانس محتوای نیمفاصله» ترجمهاش کرده است.