خیلی از مردم در حال تلاش کردن برای اهداف خودشون هستن، اما اشتباهی که اکثر مردم مرتکب میشن چیه و چه چیزی رو بهره وری اونا تاثیر میذاره؟ البته شاید این اهداف رو شما برای رشد خودتون تعیین کرده باشین یا توسط رئیستون برای پروژه شرکت تعیین شده باشن.
اکثر مردم از این اشتباه خبر ندارن، چون معتقدن که مشغول انجام کارهای درست هستن و دارن پیشرفت میکنن. با این حال، در واقع تلاش این افراد هیچ نتیجه مشخص و خاصی نداره. برای همین این آدما گیج و ناامید میشن. بدون دونستن علت این اشتباه، رفع اون خیلی سخت میشه.
حالا این اشتباه چیه؟ در ادامه مطلب همراه ما باشین تا اشتباهی که اکثر مردم انجام میدن رو براتون بگیم و یه راهحل خوب هم برای رفع اون بهتون معرفی کنیم.
خب بیاید اول کار اشتباهی که باعث تغییر نتایج اهدافمون میشه رو پیدا کنیم. درواقع این اشتباه باعث این میشه که شما وقتی دارین سخت تلاش میکنین تا به نتیجه دلخواهتون برسین، فعال نمایی رو با عمل کردن اشتباه بگیرین. قبل از ادامه بحث، اجازه بدین با چند تا مثال مختلف، تفاوت فعال نمایی و عمل کردن رو به شما توضیح بدیم:
- اگه هدف من کاهش وزن هست و در اینترنت یا کتابها به دنبال بهترین و موثرترین ورزش و رژیم لاغری هستم، این رو بهش میگیم فعال نمایی. ولی وقتی وارد عمل میشم، یعنی صبح زود شروع به دویدن میکنم یا خوردن شیرینی رو ترک میکنم، این میشه عمل کردن.
- اگه هدف من پذیرش گرفتن در MBA باشه و مرتب بهترین مطالب موجود رو بخونم، ولی نظم خاصی نداشته باشم، این یعنی من فعال نمایی میکنم. ولی وقتی نتایج تحقیقاتم رو مینویسم و برای پیشرفتم یه سیستم اصولی داشته باشم، یعنی من در حال عمل کردن هستم.
- اگه هدف من پسانداز پول برای مواقع اضطراری باشه، ولی فقط در مورد بهترین راه سرمایهگذاری تحقیق کنم و راجعبه بانک و سرمایه گذاری در بورس فکر کنم، یعنی در حال فعال نمایی هستم. اما اگه واقعا یه حساب بانکی جداگانه باز کنم و ماهیانه پولی رو اونجا منتقل کنم، این میشه عمل کردن.
- اگر میخوام عادتهای نوشتاری جدیدی رو داشته باشم، اگه 50 ایده مقالهنویسی رو یادداشت کنم، یعنی فعال نمایی میکنم. اما اگه در واقع یه وبلاگ راهاندازی کنم و هر هفته شروع به نوشتن و انتشار مقالاتم کنم، یعنی در حال عمل کردن هستم.
- اگه میخوام 10 کتاب رو در یک سال بخونم و مرتبا در مورد بهترین کتابها برای مطالعه یا بهترین نویسندگان در حال تحقیق هستم، این میشه فعال نمایی. اما اگه یه کتابی رو انتخاب کنم و در روز 5 صفحه بخونم، این میشه عمل کردن.
- اگه به دنبال شروع شغل جدید هستم و مدام ایدههاشو مرور کنم، در مورد گزینههای مختلف کسب و کار و درآمد اونها سرچ کنم، همه اینها میشه فعال نمایی. اما زمانی که یک مورد رو انتخاب کنم و برم سر کار، این یعنی عمل کردن.
خب حالا تفاوت رو دیدین؟!
فعال نمایی در مقابل عمل کردن
فعال نمایی چیز بدی نیست، این به ما کمک میکنه تا تحقیق کنیم، آماده باشیم و یاد بگیریم. فعال نمایی به ما اجازه میده تا برنامهریزی کنیم و استراتژی داشته باشیم. همگی اینها به دانش ما اضافه میکنن. با این حال، هر چهقدر هم که استراتژی بزرگی رو به وجود بیاریم، ولی خودِ استراتژی بهتنهایی هرگز نتیجهای که میخوایم ببینیم رو ایجاد نمیکنه.
هر چهقدر هم که در مورد بهترین مکان برای سرمایهگذاری تحقیق خوبی انجام بدیم، اما به اون عمل نکنیم، هیچ فایدهای نداره. برای اینکه در مواقع اضطراری، خود به خود برامون یه حساب بانکی درست نمیشه. چون موارد اورژانسی از قبل خبر نمیدن که!
مهم نیست که میدونیم کدوم ورزش برای چربیسوزی شکم مفید هست، یا کدوم رژیم برای افزایش متابولیسم به کار میره، دونستن اینها هیچ کدوم باعث تناسب اندام ما نمیشن. در واقع ما باید اون ورزش رو شروع کنیم، غذای سالم بخوریم تا تفاوت رو بهطور واضح ببینیم.
عمل کردن نتیجه بخش هست، نه فعال نمایی…
چرا ما درگیر فعال نمایی میشیم؟
اگه فعال نمایی به ایجاد نتیجه کمک نمیکنه، پس چرا در اول راه ما وقت، پول، انرژی و تلاش خودمون رو صرف فعال نمایی میکنیم؟!
همونطور که در بالا اشاره کردم، فعال نمایی به ما کمک میکنه تا یاد بگیریم، آماده بشیم و برنامهریزی کنیم. به خاطر همین به هر حال با اون درگیر هستیم. اما بیشتر اوقات، ما این کار رو انجام میدیم فقط چونکه میخوایم به خودمون و دیگران بگیم که در حال پیشرفت هستیم. ولی ما حتی اقدام به انجام کاری نمیکنیم و ریسک شکست رو نمیپذیریم. برای همینه که از عمل کردن اجتناب میکنیم و درگیر فعال نمایی میشیم. این سادهترین و راحتترین راه برای متقاعد کردن خودمون هست که فکر کنیم در حال پیشرفت هستیم.
البته، یه دلیل دیگه هم برای این مدل توجیه کردن وجود داره. در واقع ما نمیخوایم بهخاطر نتایج کارمون توسط بقیه آدما مورد قضاوت یا انتقاد قرار بگیریم. بهخاطر همین برای ما خیلی راحتتره که درباره نوشتن بلاگ صحبت کنیم، تا واقعا در یه مکان بشینیم و شروع به نوشتن کنیم.
دفعه دیگه که رئیس شما گزارش پیشرفت کاریتون رو درخواست کرد، به نوع جوابگوییتون دقت کنید. آیا درباره کارهایی که میکنین، به رئیس جواب میدین؟ یا فقط درباره ایدههاتون صحبت میکنین؟
عمل کردن مترادف دستیابی به هدف و پیروزی نیست.
روند در مقابل پیشرفت
مفهوم “عمل کردن در مقابل فعال نمایی” رو میتونیم با مفهوم “روند در مقابل پیشرفت” هم در نظر گرفت و اونها رو درک کرد.
روند یا همون فرآیند، مسیری هست که ما برای پیشرفت در جهت رسیدن به هدف نهایی، اون رو طی میکنیم. یعنی این مسیر به پیش رفتن و به جلو حرکت کردن ما ربط داره، ولی خودش پیشرفت نیست و فقط مسیر و فرآیند هست. روند و پیشرفت هر دو خیلی ضروری هستن. حالا سوال مهم اینه که، چی روند و پیشرفت رو موثر میکنه؟ پاسخ، قصد و نیت شما هست.
روند و پیشرفت فقط زمانی موثرند که با قصد و هدف شما از انجام کارها، همسو باشن. یعنی همگی اینها باید در راستای هم اتفاق بیفتن و بخوان کارها اونطوری انجام بشن که شما قصدشون رو داشتین. اگه شما دیدین که به هدفتون و اون کاری که قصد انجامش رو داشتین دارین نزدیک میشین، یعنی هم مسیر حرکت شما درسته و هم پیشرفت کردین.
اثر بخشی “و / یا“ کارایی؟
این سوال یعنی آیا شما باید هم اثر بخش باشین و هم به دنبال کارایی باشین؟ یا اینکه باید یکی از اینها رو در مسیر رسیدن به اهدافتون انتخاب کنین؟ در ادامه براتون توضیح میدیم، ولی قبل از اون باید در حد یه جمله این دو اصطلاح رو تعریف کنیم. اثربخشی، یعنی اینکه تا چه اندازهای به اون اهداف برنامهریزی شده رسیدهایم. کارایی هم یعنی آیا برای رسیدن به اهداف، به طور خوبی از منابع موجود استفاده کردیم؟
حالا ممکنه یه فردی در فعال نمایی خیلی کارایی داشته باشه و بهطور کارآمد عمل کنه. اما درواقع این جزو عمل کردن به حساب نمیاد. چرا؟! چون با اینکه مسیر خوبی داشته، از منابع هم بهدرستی استفاده کرده، ولی نتیجه خوبی نداره. در واقع این مسیر به پیشرفتهای ارزشمند یا دستیابی به نتایج مطلوب، کمک نمیکنه.
اگه کارهایِ بدون اثر و بدون نتیجه رو به صورت خیلی کارآمد انجام بدیم، یا برعکس، کارهایی رو با کارایی بالا انجام بدیم که میدونیم نتیجهبخش و موثر نیستن، هیچکدوم اصلا ارزشی ندارن. پس چطوری میتونیم مطمئم بشیم که ما در حال انجام کارهای درست، در زمان درست و در مسیر درست هستیم، و اونها رو با اثربخشی بالا (نتیجه خوب) و با کارایی مناسب (مسیر درست) انجام میدیم؟ در ادامه بهتون میگیم…
ذهن آگاهی
ایجاد هوشیاری، رمز موفقیت در موثر بودن و کارآمد بودن هست. اگه در مورد کاری که انجام میدیم هوشیار باشیم، میتونیم به خودمون کمک کنیم تفاوت بین فعال نمایی و عمل کردن رو درک کنیم. اینطوری میتونیم تصمیم بگیریم که چه زمانی باید در فعال نمایی باشیم، چه زمانی باید از اون بیرون بیاییم و چه زمانی باید وارد عمل بشیم تا بین این دو توازن و تعادل برقرار بشه.
ذهن آگاهی 3 عنصر اصلی داره:
- قصد
- توجه
- نگرش
1.قصد: ما داریم یه کاری رو انجام میدیم، حالا قصد یعنی چرا ما داریم اون کار رو انجام میدیم و هدفمون از انجامش چیه؟ قصد ما در هدف و چشم انداز کاری که در حال انجامش هستیم، منعکس میشه. قصد داشتن به ما برنامه میده و اعمال ما رو هدفمند میکنه. این اهداف هستن که اقدامات ما رو عالی میکنن. شفاف بودن در اهداف و قصدمون از انجام کارها، باعث میشه که روند و پیشرفت در یک راستا قرار بگیرن و بعدش هر پروسه، ما رو یه قدم به پیشرفتمون نزدیک میکنه.
2. توجه: برای اینکه همه چیز رو واضح ببینیم، باید بتونیم به چیزایی که در حال حاضر انجام میدیم، توجه کنیم. توجه شامل مشاهدات و کسب تجربه میشه. ولی یادتون نره که این توجه با داشتن استرس زیاد به دست نماید. همینطور اصلا لازم نیست دائما هوشیار باشین. بلکه با کمی حواس جمعی میتونین نسبت به کارهایی که انجام میدین توجه عمیق و پرنفوذی داشته باشین.
3.نگرش: اینکه چطور به صورت عمدی به همه چیز توجه میکنیم، نگرش ما رو شکل میده. نگرش ما باید به سمت دستیابی به نتیجه نهایی باشه و کاملا درسته که میگن در نهایت نگرش ما هست که میزان موفقیت ما رو شکل میده.
بنابراین برای موثر بودن و کارآمد بودن، باید اول قصد و نیت خودتون رو مشخص کنین. یعنی بهطور واضح اینو برای خودتون روشن کنین که قصد شما از رسیدن به فلان هدف یا آرزو چیه و بعدش با توجه به مشاهدات عمیق و دقیق، توجه خودتون رو بر دستیابی به اهدافتون متمرکز کنین. به این ترتیب فرآیند یادگیری درست میشه و به شما این امکان رو میده که بهطور مداوم به پیشرفت خودتون ادامه بدین. یعنی هم به اثربخشی، یا همون نتیجه دلخواهتون دست پیدا میکنین، و هم مسیرتون کارآمد بوده و از منابع بهخوبی استفاده کردین.
ذهن آگاهی فوری
اما شاید این سوال پیش بیاد که، آیا راهی برای رشد فوری ذهن وجود داره؟ بله. چون ذهن ما طوری طراحی شده که نمیتونه سوالها رو نادیده بگیره. پس برای اینکه کاری کنین تا ذهنتون در زمان حال باشه، این سوال جادویی رو از خودتون بپرسین. بگین که“دقیقا الان دارم چیکار میکنم؟” این سوال بلافاصله ذهن شما رو با آگاهی کامل به لحظه حال برمیگردونه. حتما خودتون اینو امتحان کنین و نتیجش رو ببینید.
پس دفعه بعد، وقتی بعد از تلاش برای اهدافتون به هیچ نتیجهای نرسیدین، از خودتون بپرسید: “آیا من الان تو مرحله فعال نماییام یا در حال عمل کردن هستم؟! ”
اگر تا انتهای این مطلب رو خوندین حتما بهتون توصیه میکنم که دو تا اپیزود مرتبط با «فعال نمایی» رو اگر تا حالا گوش ندادین، گوش کنین:
حالا که با این دو تا اصطلاح آشنا شدین، به ما بگین که شما انسان فعال نمایی هستین یا در حال عمل کردن هستین؟ یا اینکه بهطور همزمان هر دوتا رو توی زندگیتون بهکار میبرین؟
این نوشته ترجمهای از بلاگپستِ «Motion vs Action- The mistake that affects productivity» است که «آتوسا سالکی» ترجمهاش کرده است.
13 پاسخ
خیلی مفید بود و من متوجه شدم که فرد فعال نمایی هستم ولی تو ذهنم همیشه خودن را فردی عملگرا میدونستم. متشکرم از مطالب خوبی که به اشتراک میذارید.
ممنون که خوندین و فیدبک دادین 😊🙏
لطفا فونت نوشتار رو تغییر بدین
مطالب به گونه ای نگارش شده که ذهن نمیتونه متمرکز بمونه، لطفا در نگارش مطالب تجدید نظر کنید .
میشه یکم دقیقتر بگین که چه تغییری اگر بکنه بهتره؟
سلام
خیلی ممنون از مقاله ی عالیتون، خیلی خوب و مفید بود
من متوجه شدم تو خیلی از زمینه ها دچار فعال نمایی هستم و وارد عمل نشدم اصلا
تلنگر خوبی بود مقالتون
چقدر عالی
بعدا هم میتونین از نتایج تغییر رویکردتون تو همین کامنتها برامون بنویسین حدیث جان 💐😊
مثل همیشه عالی و پرمحتوا
آرزوی موفقیت روز افزون دارم برای شما
ممنون از لطفت محمد جان 💐😊
این بلاگ واقعا مفید بود و من فهمیدم که تو خیلی از زمینه های زندگیم فعال هستم و تو بعضی زمینه ها فعال نما… ممنونم بابت بلاگخوبتون 💙😌🌱
قربان شما
ممنون که مطالعه میکنید و فیدبک میدید 🙏
سلام
ممنونم بابت تمام مطالب مفیدی که در اختیار ما قرار می دید. فقط یک موردی هست و اونم اینه که می شه متن ها حالت نوشتار و رسمی داشته باشن؟ به میزان زیادی محاوره ای هستن و این باعث می شه من خیلی جاها ارتباط بین جملات رو متوجه نشم چون متن ها از لحاظ علامت های نگارشی هم مشکل دارن. ممنونم ازتون.
حتما موردی که گفتین رو بررسی میکنیم
ممنون که فیدبک دادین 🙏
سلام ممنون با خوندن این مطلب فهمیدم تنها نیستم و مشکلم راه حل داره