اگه شما هم به جای دوست داشتن خودتون، اکثر اوقات از خودتون انتقاد می‌کنین، باید بدونید که تنها نیستید. خیلی از ما با احساسات منفی نسبت به خودمون دست و پنجه نرم می‌کنیم.
شاید به چیزهای وحشتناکی در مورد خودتون فکر می‌کنید. به نظرتون احمق، نفرت‌انگیز یا بی‌ارزش هستید. ممکنه دائما به این فکر کنید که به اندازه کافی کار نمی‌کنید یا هر تلاشی که می‌کنید نتیجه نداره. شاید هم فکر نمی‌کنید خیلی بد هستید، ولی با این حال از خودتون رضایت ندارید.
وقتی که این احساسات شدید و فراگیر بشن، شما حس می‌کنید که در جنبه‌های اساسی زندگی‌تون خوب نیستید، دیگه نمی‌تونید احساس راحتی داشته باشید. تازه اغلب افکار و احساسات منفی در مورد خود فرد، با بد رفتاری نسبت به وی همراه میشه. یعنی چی؟ یعنی شاید شما به صورت کلامی خودتون رو مورد آزار و اذیت قرار بدید، خودتون رو از خواب محروم کنید، غذای نامناسب بخورید یا از موادی که به بدن آسیب می‌زنند، سو استفاده کنید.
غفلت از خودمون خیلی آسیب‌زاست. خیلی از ما نسبت به همه افراد زندگیمون خیلی محتاط عمل می‌کنیم، به جز خودمون! شما باید اون چیزی که در ذهن‌تون می‌گذره رو یک نفر دیگه در نظر بگیرید، یعنی افکار شما فردی محسوب میشه که همیشه همرا‌هتون هست. حالا اگه فردی که همیشه با او هستید، با شما بد رفتار کنه، چه حسی دارید؟
قطعا سخته که تو این شرایط خودتون رو فردی با ارزش و ارزشمند بدونید که ارزش شناخت و دوست داشتن رو داره. تصور کنید با یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا شریک احساسی خودتون در ارتباط هستید که هرگز از شما نمی‌پرسه حالت چطوره؟ اوضاع زندگیت در چه وضعیته؟ تصور کنید چه احساسی دارید وقتی که این شخص هرگز به نیازهای شما توجه نکنه یا کار خوبی برای شما انجام نده، و زمانی که این کار رو انجام بده، فقط با اکراه و با کمترین تلاش باشه.
اگه این کار رو انجام بدید، به راحتی می‌فهمید که چطور بر احساس شما نسبت به خودتون تاثیر می‌ذاره. چون ما به طور ذاتی فکر می‌کنیم که ارزش مراقبت نداریم، پس از خودمون سو استفاده می‌کنیم و گاهی هم خودمون رو نادیده میگیریم. همه اینا دست به دست هم میدن که این ایده رو قبول کنیم ما فرد ارزشمندی نیستیم. برای احساس ارزشمند بودن، باید با خودتون خوب رفتار کنید. اما برای اینکه رفتار خوبی با خودتون داشته باشید، باید ارزش خودتون رو بشناسید. البته اصلا تعجب نداره که تغییر احساسات منفی نسبت به خودمون خیلی سخت هست.
ولی چطوری می‌تونیم از این چرخه خارج بشیم؟ خیلی سخته خودمون رو مجبور کنیم که نسبت به اینکه چه کسی هستیم، احساس خاص و ویژه‌ای داشته باشیم. تغییر افکار غیر مفید تا حدی خوبه، به خصوص اگه این افکار بیش از حد خشن باشن و به سادگی هم درست نشن. شما باید این فرآیند رو با تغییر رفتار خودتون شروع کنید. ما می‌تونیم طوری رفتار کنیم که انگار خودمون رو دوست داریم. حتی اگه واقعا این احساس رو ندارید، با رفتارتون طوری نشون بدید که فرد خیلی مهمی هستید.
بله! دقیقا منظور اینه که وانمود کنید خودتون رو دوست دارید. وانمود کنید که به خوشبختی خودتون اهمیت میدید. وانمود کنید که نیازهای شما فقط افکار الکی نیستن. در واقع می‌تونیم به صورتی جعلی وانمود کنیم، چون بیشتر اوقات احساسات خوب به دنبال اون میان.
پس، برای مراقبت از خودتون این 4 استراتژی رو امتحان کنید:
-
برنامه روزانه خودتون رو به روشی متفکرانه انجام بدید
بیشتر زمان روز ما، صرف دویدن از یه فعالیت به فعالیت دیگه میشه، در نتیجه ما این حس دائمی و آزاردهنده رو داریم که کارها رو اونطوری که باید انجام نمیدیم. به علاوه، حس می‌کنیم که همه کارها بیش از حد طولانی هستند. گاهی اوقات این حس اجتناب‌ناپذیر هست، گاهی اوقات هم می‌تونیم روزهای خوبی رو داشته باشیم و از سلامت ذهن‌مون محافظت کنیم. پس برای خودتون یه فعالیت لذت‌بخش روازانه رو در نظر بگیرین.
-
یک ناهار خوب برای خودتون آماده کنید
طوری رفتار کنید که انگار دارید ناهار رو برای کسی که دوست دارید، درست می‌کنید. به این فکر کنید که این شخص چه چیزی رو دوست داره. تصور کنید که می‌خواید وقتی فرد برای خوردن غذا می‌نشیند، چه احساسی داشته باشه. به عبارت دیگه، وانمود کنید فردی هستید که ارزش درست کردن یه ناهار خوب رو داره.
-
نیازهاتون رو با دقت در نظر بگیرید
همون محبتی رو که احتمالا نسبت به دیگران دارید، نسبت به خودتون داشته باشید. تحقیقات نشون میدن که اطلاع از نیازهای خودمون با مواردی مثل ثبات عاطفی بیشتر، امنیت بیشتر در روابط و ترس از دست دادن، ارتباط داره. البته شناخت نیازهامون باعث میشه ما به اون‌ها نیاز داشته باشیم. پس نیازهاتون رو بررسی کنید و به این فکر کنید که چطور اون‌ها رو برآورده کنید.
-
اطراف‌تون رو با افرادی احاطه کنید که بهترین‌ها رو در شما به نمایش میگذارند
روابط تاثیرات قوی‌ای بر رفاه ما دارند. به دنبال افرادی باشید که شما رو می‌سازند، و تماس با اون‌هایی که شما رو پایین میارن رو به حداقل برسونید. پس باید با افرادی در ارتباط باشید که مدام ازتون انتقاد نکنند، بلکه با افرادی در ارتباط باشید که در مورد بهترین ویژگی‌های شما صحبت کنند.
بیشتر بخونیم: تاثیر حلقه دوستان بر شما
فواید خود محبتی
تمرین خود محبتی فواید زیادی داره. یک مطالعه اخیر روی افراد مبتلا به دیابت نشان میده که تمرین خود محبتی، به کاهش افسردگی و مدیریت بهتر میانگین قند خون منجر میشه. اما یکی از آشکارترین مزایای مهربونی با خودمون اینه که مدام توسط افکارمون مورد ضرب و شتم قرار نمی‌گیریم.
اگه عشق به خودمون یه مفهوم خارجی باشه، در ابتدا می‌تونه یکم سخت به نظر برسه. پس اگه برای شما هم اینطور هست، سعی کنید با کارهای راحت شروع کنید. مثلا با خودتون مثل یه دوست رفتار کنید. به خاطر داشته باشید که لازم نیست تلاش کنید تا احساس خاصی داشته باشید. فقط یادتون بیارید که با دوستان‌تون چطور آشنا شدید، احتمالا خودتون رو مجبور به دوست داشتن اون‌ها نکردید. پس به خودتون هم ساده بگیرید و شرایط واقعی رو به وجود بیارید…
برخی از افراد ممکنه نگران باشند این خود مراقبتی حالتی اغراق‌شده به خودش بگیره. ولی این خیلی بعید هست، به چند دلیل:
اول، ایجاد تغییرات مثبت در این زمینه سخته، به خصوص اگه قبلا به طور مزمن از خودتون سوء استفاده کرده و از خودتون غافل شده باشید. این احتمال وجود داره که شما گاهی اوقات با دوست داشتن خودتون به مبارزه ادامه دهید.
دوم، خودمراقبتی واقعی شامل مراقبت از افراد دیگه و تقویت روابط معنادار میشه. یکی از مهربونی‌هایی که می‌تونیم برای خودمون انجام بدیم، اینه که مراقب نیازهای دیگران هم باشیم. در واقع، مراقبت از خود باعث میشه که ما بیشتر به دیگران اهمیت بدیم. وقتی احساس می‌کنیم که اون‌ها رو دوست داریم و به اون‌ها اهمیت می‌دهیم، چیزهای بیشتری برای به اشتراک گذاشتن داریم. همچنین وقتی با خودمون خوب رفتار می‌کنیم، کمتر تمایل داریم که مورد بدرفتاری دیگران قرار بگیریم.
شما می‌تونید از امروز، حتی در این لحظه، شروع کنید و عشق به خود رو تمرین کنید. راستی، در حال حاضر چه کاری رو برای خودمراقبتی انجام میدید؟
این نوشته ترجمه‌ای از بلاگ‌پستِ «4 ways you can start treating yourself better today» است که «آتوسا سالکی» ترجمه‌اش کرده است.
10 پاسخ
عالی بود و چقدر به موقع درست همون زمان که نشسته بودم و داشتم به خودم بد و بیراه میگفتم این متن اومد و کلشو با گریه خوندم و خودمو بغل کردم و از خودم عذر خواهی کردم
دقیقا خیلی عالی و به موقع بود ممنون از تیم هلی تاک
ممنونم صبا جان
خوشحالیم که بهتون کمک کرده
امروز یه امتحانی رو بسیار بد دادم و نشسته بودم کلیی گریه میکردم که چرا تو مثل بقیه نمره خوبی نگرفتی ، در همین میان نمره ام برام ایمیل شده ، اونقدر حس بدی داشتم که اصلا ایمیل رو باز نکردم تا بخونمش ، یه لحظه ناخوداگاه دستم خورد روی این ایمیل . وقتی که خوندم کلیی عذاب وجدان گرفتم که چرا اینقدر در حق خودم بدی میکنم و به اندازه ای که به فکر خوشحالی و حس خوب دیگران هستم ، به فکر خودم نیستم و مدام خودمو در شرایط های سخت میزارم و بدتر از اون خیلی خودمو مقایسه میکنم و همین خیلی باعث عذاب من میشه ، در این میان یه دفتر و خودکار برداشتم و از خودم بابت تمام اون ناحقی ها و حس های بدی که منتقل کردم عذر خواهی کردم این در صورتی اتفاق افتاد که همزمان هم داشتم اشک میریختم ، اما ناخوداگاه انگار بدنم و روحم ، بی هیچ چشمداشتی منو بخشیده بود و قسم خوردم اگر بدترین نمره رو در یک درس گرفتم اما همیشه متشکر خودم باشم . سپاس از هلی جان بابت ایمیل ها.
سلام کیانا جان
ما از تو ممنونیم که تجربه خودت رو با ما به اشتراک گذاشتی
امیدواریم که حست هر روز نسبت به خودت بهتر و بهتر بشه
ممنون از تیم عالی هلی تاک. راستش منم از کمبود عزت نفس به شدت رنج میبرم. طوری که حتی وقتی دوستام و همسرم و خانوادم ازم تعریف میکنن که برای مثال چقد رنگ چشمات خوبه من باور نمیکنم. و تو آینه همش به خودم میگم تو نمیتونی خوب به خودت برسی… امیدوارم بیشتر رو این موضوع بحث کنید چون مطمئنم افراد زیادی بهش نیاز دارند.
سلام و درود
امیدوارم از این روش‌ها استفاده کنین و بعدها در مورد اینکه چه تاثیری داشتن بهمون فیدبک بدین
ما هم قول میدیم باز هم روی این موضوع کار کنیم ??
از وقتی کرونا ظاهر شده مورد آخر،یعنی ارتباط با دیگران هم سعی کردم اصلاح کنم،با خودم فکر کردم و دیدم در مورد ارتباطم با دیگران در حق خودم بد کردم و اجازه دادم خیلی مواقع انتقادم کنن یا بهم تهمت بزنند یا توهین،ارتباطم رو محدود کردم و سعی کردم خودم روی پای خودم بایستم.
این ایجاد تغییر و خودآگاهی قطعا جای تبریک داره ?
من گاهی وقتا که یکی از عزیزان و نزدیکانم مثلا خانواده، به نوعی اعتماد به نفس منو میگیرن و توانایی هامو سرکوب میکنن،حرفشون رو باور میکنم و حس بدی به خودم پیدا میکنم و باعث میشه منفعل بشم و شور و انگیزه ای برای هیچ کاری نداشته باشم.ممنون از این متن خیلی خوب.
دوستان شما هم اگر حسی مشابه من دارید،بدونید که حرف های منفی که میشنوید_ ولو از جانب خانواده_ لزوما صحیح نیستن و در نهایت این خود ما هستیم که فکر خوب یا بد در مورد خودمون داریم و متناسب با اون، برای زندگیمون تصمیم میگیریم و عمل می کنیم.
با تشکر از هلی نازنین و تیم معرکه هلیتاک❤