جستجو
Close this search box.

آیا شما ویژگی‌های سمی دارید؟ چطور رفتارهای سمی خود را شناسایی کنیم

ویژگی های سمی

هیچ انسانی کامل نیست، ما این رو می‌دونیم. ولی چه در روابط عاطفی، چه در روابط دوستانه یا در محیط کار، جنبه‌هایی از خودتون وجود داره که می‌تونین اون‌ها رو بهبود ببخشین. اما یه سری ویژگی‌های رفتاریِ سمی هستند که هر از گاهی با محیط اطرافتون تضاد دارند.

با این حال، وقتی صحبت از این ویژگی‌های ناسالم میشه، همه درک نمی‌کنن که چطور باید این رفتارهای سمی رو تشخیص بدهند و اون‌ها رو اصلاح کنن. زمانی اهمیت این موضوع بیشتر میشه که بر روی زندگی روزمره شما تاثیر بگذاره. اغلب اوقات ما وقتی در زندگی شکست می‌خوریم، دیگران رو سرزنش می‌کنیم. در حالی که در واقعیت، یه فرد بالغ از نظر عاطفی، باید به نقش خودش هم در این وضعیت توجه کنه.

ما در این مقاله قصد داریم بعضی از ویژگی‌های سمی رایجی که افراد دچار اون هستند، ولی خودشون خبر ندارند رو مورد بحث قرار بدیم. همینطور نحوه تشخیص این رفتارها و نکاتی در مورد نحوه پرورش خودآگاهی رو براتون توضیح میدیم. پس همراه ما باشین.

 

اول از خودتون بپرسین: آیا شما خودآگاه هستید؟

قبل از اینکه بخوایم به بعضی از ویژگی‌های رفتاری سمی بپردازیم، شما باید از خودتون بپرسین: “آیا من نسبت به خودم خود آگاهی دارم؟”

خودآگاه بودن به این معناست که با خودتون صادق باشین و برای بهبود عادات رفتاری‌تون آماده باشین. با بررسی این موضوع ممکنه متوجه بشین که مشکل همیشه طرف مقابل نیست. ممکنه تو هم خودت مشکل‌ساز باشی!

وقتی می‌خوایم به خودآگاهی فکر کنیم، باید تمرکز زیادی داشته باشیم. مکث و تامل در ویژگی‌های رفتاری و زمینه‌های بهبودی خود، برای رشد ذهنی و عاطفی بسیار اهمیت داره. این توصیه مخصوص یه گروه خاص نیست، بلکه همه ما باید این وقت رو برای شناخت خودمون بذاریم. حالا در ادامه ویژگی‌های سمی‌ای که ما اکثرا دچارشون میشیم رو بررسی می‌کنیم:

 

  1. منفی‌نگری

اولین ویژگی سمی رایجی که مردم دچار اون هستند و ممکنه متوجه مضر بودنش نباشن، منفی‌گرایی هست.

شما باید از خودتون بپرسین: “آیا من به زندگی دیدِ منفی دارم؟” “آیا من همیشه از منظر منفی با موقعیت‌ها برخورد می‌کنم؟” این چیزیه که خیلی از ما راجب اون مقصریم.

شاید بعضی از ما از منفی‌گرایی به عنوان مکانیزم دفاعی برای محافظت از خودمون در برابر ریسک کردن استفاده کنیم. با این حال، این دیدگاه منفی رو اگه درک نکنیم و نتونیم اون رو تشخیص بدیم، زندگی ما رو می‌تونه تحت‌الشعاع قرار بده و حتی ممکنه شخصیت ما رو تغییر بده.

منفی‌گرایی می‌تونه روابط ما رو به روش‌هایی که اصلا ازشون خبر نداریم، تحت تاثیر قرار بده. مثلا، اگه با یه فرد فوق‌العاده مثبت دوست هستین، منفی بودن می‌تونه برای اون‌ها مشکل‌ساز بشه. در نهایت ممکنه دوست شما بخواد ازتون جدا بشه، چون نمی‌خواد منفی‌گرایی شما در زندگی او تاثیر بذاره.

 

7 راه ساده برای مدیریت افکار منفی رو یاد بگیرید.

 

همه ما گاهی روزهای بدی رو تجربه می‌کنیم، اما وقتی تمام ذهن شما فقط به چیزای منفی گوش بده، نمی‌تونین از چیزهای خوب زندگی قدردانی کنین. یعنی مدام انتظار دارین که اتفاق‌های تلخی براتون بیفتن. در حالی که می‌تونین این وضعیت سخت رو بپذیرین، از اون درس بگیرین و زندگی‌تون رو ادامه بدین.

مراقب باشید که چه نوع انرژی‌ای رو از خودتون منتشر می‌کنین. اگه شما هم فردی منفی‌گرا هستین، قدردانی از چیزای کوچک به شما اجازه میده تا به سمت مثبت‌گرایی پیش برید و این انرژی مثبت رو بهتر حس کنین. هدف اصلی اینه که چیزایی رو پیدا کنید که احساس خوبی به شما می‌دهند.

ما به عنوان انسان تمایل زیادی داریم که توجه خودمون رو به جنبه‌های منفی زندگی معطوف کنیم، چیزهایی که نداریم و چیزهایی که بیشتر می‌خوایم. ولی  اغلب فراموش می‌کنیم که الان خیلی از چیزهایی که در گذشته می‌خواستیم رو به دست آوردیم.

 

گوش دادن اپیزود قدرت قدردانی

منفی نگز نباشیم

 

  1. قضاوت کردن

قضاوت‌گری ویژگی بعدی هست که اکثر مردم دچار اون هستن، ولی اصلا نمی‌دونن که این ویژگی رو دارن. آیا دیگران رو به خاطر اینکه چطور زندگی می‌کنن، قضاوت می‌کنید؟ آیا وقتی کسی به شما اعتماد می‌کنه، اون رو قضاوت می‌کنین؟

مثلا در یه رابطه عاشقانه، اگه شریک زندگی‌تون با نگران پیش شما میاد، خیلی مهمه که فضای امنی رو به وجود بیارین تا طرف مقابلتون بتونه نظراتش رو به خوبی بیان کنه. ایجاد فضایی برای شنیدن صحبت‌های فرد مقابل و گوش دادن به او، از ویژگی‌های یه رابطه سالم هست. این زمان خوبیه تا شما تشخیص بدین که آیا فردی قضاوتگر و سختگیر هستین، یا نه؟!

یادتون نره که هر فردی برای خودش یه سری هنجار و استانداردها داره، ولی اگه دوست یا شریک زندگیتون رو بر اساس چیزای جزئی قضاوت می‌کنین، باید حتما این ویژگی منفی رو از خودتون دور کنین. راه‌حل اینه که برای پرورش خودآگاهی و از بین بردن این رفتار سمی، سعی کنین طرف مقابلتون رو درک کنین و به مشکل اون توجه داشته باشین.

جالبه بدونید که اگه دیگران رو خیلی قضاوت می‌کنین، ممکنه که نسبت به خودتون هم بیش از اندازه قضاوتگر باشین. این بار وقتی به خودتون سخت می‌گیرین، این محرک‌ها رو در نظر بگیرید و ببینید که آیا این محرک‌ها همون‌هایی هستند که هنگام قضاوت دیگران دارید یا نه.

همدیگر رو قضاوت نکنیم

 

  1. عدم مسئولیت‌پذیری

عدم مسئولیت‌پذیری یه صفت سمی هست که اغلب می‌تونه نشونه ناپختگی باشه. بلوغ عاطفی و خودآگاه بودن به این معنی هست که شما با ارده خودتون می‌تونین اشتباه کنین، حتی ممکنه به کسی صدمه زده باشین. شما باید مسئولیت این رو بپذیرید و بدونید که همیشه مشکل از طرف مقابل نیست. این ویژگی سمی با ویژگی ناسالم عذرخواهی نکردن در هنگام اشتباه، همراه هست.

البته اخیرا ما شاهد رویکرد جدیدی برای عذرخواهی هستیم. یعنی ما بیشتر و بیشتر متوجه شدیم که بعضی چیزها اصلا نیازی به عذرخواهی ندارن، حتی اگه ما دلمون بخواد حتما از طرف مقابل معذرت بخوایم. ولی با این حال، بین عذرخواهی غیرضروری برای چیزهایی که شما اصلا مقصر نبودید و بین عذرخواهی‌های ضروری برای زمانی که واقعا به کسی صدمه زدید، تفاوت وجود داره.

پس مسئولیت‌پذیری مستلزم عذرخواهی هست و باید عذرخواهی رو به طور صادقانه انجام بدید. البته راه‌های مختلفی برای معذرت‌خواهی وجود دارن، مثلا بعضی از مردم دوست دارن که شما یه کاری رو برای عذرخواهی انجام بدید، در مقابل بعضی دیگه دوست دارن که فقط یه کلمه “متاسفم” از شما بشوند. تازه بعضی‌ها هم دلشون می‌خواد در آینده شما رفتارتون رو تغییر بدین، نهایتا بعضی‌ها هم عمیقا دوست دارن که برای معذرت خواهی از اون‌ها، همه کارهای بالا رو انجام بدید!

پس خیلی مهمه که مسئولیت کارهای خودتون رو قبول کنین و اونطوری که طرف مقابل دوست داره، از او معذرت بخواید. اگه مطمئن نیستید که چطور باید عذرخواهی کنید یا مسئولیت کارتون رو بپذیرید، خوبه که از طرف مقابل بپرسین: “چه کاری می‌تونم انجام بدم تا این وضعیت بهتر بشه؟”

 

 

  1. پدیده چراغ گاز

یکی دیگه از ویژگی‌های سمی که ما معتقدیم در جامعه کمتر مورد بحث قرار گرفته، پدیده‌ای به نام چراغ گاز هست. این پدیده زمانیه که شما سعی می‌کنین با مشکوک ساختن دیگران در مورد سلامت روانی خود، به اون‌ها غلبه پیدا کنید. یعنی شما احساسات یه نفر رو دستکاری می‌کنین تا سلامت عقل او رو زیر سوال ببرین. برای این‌که این موضوع رو بهتر درک کنین، جمله‌های زیر رو بخونین:

  • “تو دیوونه‌ای که همچنین فکری می‌کنی.”

  • “تو جنبه شوخی رو نداری.”

  • “تو خیلی حساسی.”

  • “اون آدم دروغ می‌گفت.”

  • “تو نمی‌دونی چی داری می‌گی.”

در واقع وقتی فردی درباره چیزی که براش مهم هست اغراق می‌کنه و شما او رو سرزنش می‌کنین، یعنی دچار پدیده چراغ گاز شدید. آیا وقتی فردی ابراز ناراحتی می‌کنه، شما سعی می‌کنین که احساسات او رو خاموش کنین؟ در پاسخ این سوال سریعا مردم جواب نه می‌دهند، چون می‌دونن که این رفتار خیلی وحشتناکه! با این حال باید صادقانه به خودتون جواب بدید که آیا زمانی وجود داشته که احساسات فرد دیگه‌ای رو کم اهمیت جلوه بدید؟

البته، همه ما در زندگی به شدت خفیفی دچار پدیده چراغ گاز شدیم. در این شرایط ما به عمد این جملات رو به فرد مقابل نگفتیم تا نشون بدیم که فکرش خیلی مسخرست و به اصطلاح دیوانگیه! بلکه می‌خواستیم با گفتن این جملات حواس طرف از اون شرایط سخت پرت بشه و به اون فکر نکنه… .

پدیده چراغ گاز شدید زمانی هست که افراد به دیگران ضربه احساسی زیادی بزنن، مسئولیت این رو قبول نکنند و معذرت هم نخواهند. در این شرایط فرد قبول نداره که به فرد مقابل آسیب زده و مدعی هست که شوخی کرده!

یه زمانی هم هست که فرد کاملا از روی عمد بقیه رو آزار می‌ده و آشکار دروغ میگه تا فرد مقابل چیز اشتباهی رو در مورد خودش باور کنه. خیلی از مردم ممکنه با پدیده چراغ گاز آشنا نباشن، ولی در موقعیت‌های مختلف اون رو تجربه کردن، یعنی یا خودشون فردی رو مجبور به باور کردن بعضی چیزها کردند، یا برعکس.

یادتون باشه، اصلا کار درستی نیست که نگرانی‌های کسی رو کم اهمیت جلوه بدید. اگه یه نفر پیش شما اومد و گفت: “من واقعا نگران فلان چیز هستم” و شما در جواب بگید که نگران نباش اونقدرها هم بد نیست، درواقع دچار این پدیده شدید. خیلی وقت‌ها ما فراموش می‌کنیم که به حرف بقیه گوش کنیم تا اون‌ها رو درک کنیم و بعد جوابی منطقی بدیم. اگه نگرانی‌های کسی خیلی عمیق باشه و شما اون‌ها رو بی‌اهمیت جلوه بدید، مسلما فرد ازتون تشکر نمی‌کنه. مخصوصا که صحبت کردن راجب اون موضوع سخت بوده باشه و جسارت زیادی بخواد.

 

  1. دستکاری روان‌شناختی

دستکاری روانشناختی یا مهندسی افکار عمومی، یه صفت غیرمعمول هست، ولی یکی از سمی‌ترین ویژگی‌هایی محسوب میشه که یه فرد می‌تونه داشته باشه. معمولا انسان‌هایی که این صفت رو دارن، هیچ تمایلی به بهبود اون ندارن. دستکاری روانشناختی می‌تونه خودش رو به اشکال مختلفی نشان بده. این می‌تونه شامل انجام هر کاری برای رسیدن به اونچه می‌خواید باشه، یا حتی استفاده از افراد دیگه برای منافع شخصی‌تون باشه.

دستکاری روانشناسی در روابط عاشقانه، دوستی‌ها و حتی در بین اعضای خانواده ظاهر میشه. این افراد به عواقب کارهاشون فکر نمی‌کنن، از سرزش دیگران برای نفع شخصی خودشون استفاده می‌کنن، حتی طوری از مسائل داستان می‌سازن که نهایتا همه چیز به نفع خودشون تموم بشن.

بعضی دیگه از نمونه‌های دستکاری روانشناختی عبارتند از:

  • استفاده از ترفندهای ذهنی برای اجرای ترس
  • سرزنش کردن عمدی کسی، تا برای شما کاری انجام دهد
  • سو استفاده از احساسات دیگران
  • تحت فشار قرار دادن کسی برای تصمیم‌گیری، قبل از اینکه او کاملا آماده باشد
  • تظاهر به قربانی بودن در هر موضوعی
  • تظاهر به ندانستن
  • صحبت کردن پشت سر دیگران، طوری که حاضرین صحبت‌های گوینده رو باور کنن

 

دستکاری روانشناختی خیلی سمی هست و می‌تونه خیلی هم خطرناک باشه. اگه حس می‌کنین به اون دچار هستین، واقعا باید برای بهبود این رفتار تلاش کنین. اول از همه، باید تشخیص بدید که دچار اون هستین؟  اگه جواب بله بود، تا چه حد؟

متاسفانه افرادی که به این ویژگی دچار هستن، معمولا این مشکل رو اصلا قبول نمی‌کنن. در این مورد، کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان می‌تونه برای مقابله با چیزی که این ویژگی سمی رو تحریک می‌کنه، خیلی مفید باشه.

 

  1. بی‌ثباتی

یکی دیگر از ویژگی‌های رفتاری ناسالم که بسیاری از افراد دارن و میشه اون رو کاملا بهبود بخشید، بی‌ثباتی هست. بی‌ثباتی چه در رفتار و چه در اعمال. بی‌ثباتی در رفتار و تعهدات ممکنه به دلیل شرایط موجود زندگی‌تون باشه یا اینکه وضعیت دشواری رو تجربه می‌کنین و زندگی‌تون تغییر کرده، در این صورت بی‌ثباتی می‌تونه منطقی و قابل درک باشه.

ولی زمانی این ویژگی مشکل‌ساز و به اصطلاح سمی میشه که بی‌ثباتی روی پیشرفت شما و رفتارتون با بقیه انسان‌ها تاثیر بذاره. اگه مردم نمی‌تونن به شما تکیه کنن و رو شما حساب کنن، پس باید به فکر بهبود اوضاع باشین. اگه شما نسبت به تعهدات کاری و مسئولیت‌های مهم خودتون ناسازگار و بی‌ثبات هستین، نهایتا باعث میشه با بقیه افراد روابط ضعیفی داشته باشین و اون‌ها نتونن به شما اعتماد کنن.

البته، شاید شما بخواید در موقعیت‌های خاص خودتون رو از جمع دور نگه دارین، از تعامل اجتماعی اجتناب کنین، از مسئولیت‌ها فاصله بگیرین، یا شاید دارید خودتون رو کشف می‌کنین، در مورد چیزهای مختلف آموزش می‌بینین، نسخه‌های متفاوتی از خودتون رو بررسی می‌کنین، این کاملا طبیعی هست.

با این حال، وقتی که به دلیل بی‌ثباتی، مداوم ارتباطات خودتون رو به هم می‌زنین و تا حدی غیر قابل اعتماد هستین، این باعث ضعیف شدن روابط‌تون میشه.

یه مثال رایج از بی‌ثباتی، پیگیری نکردن برنامه‌ها هست. یا اینکه برای یه کاری برنامه‌ریزی می‌کنین و مدام اون رو تغییر میدین. البته نگران نباشین، چون همه ما در یه مقطع زمانی این کار رو انجام دادیم. ولی اگه به این بی‌ثباتی عادت کردین، موضوع مهم میشه و باید یه فکر جدی بکنین.

اگه فردی بی‌ثبات هستین، ممکنه فقط در شرایط راحتی کنار باقی افراد باشین و اون‌ها رو همراهی کنین. تازه، آدم‌های بی‌ثبات نمی‌تونن تصمیم بگیرن که در زندگی خودشون چی می‌خوان. پس اگه شما هم در حال تجربه کردن این حس هستین، پس باید خودآگاهی‌تون رو افزایش بدید.

بی ثبات نباشیم

 

وقتی ویژگی‌های سمی دارین، چه کاری باید انجام بدید؟

زمانی که عادت‌های رفتاری خودتون را تغییر میدین، یعنی در حال بهبود بخشی از خودتون هستین که قبلا از تغییر دادن اون اجتناب می‌کردین. وقتی به خودآگاهی می‌رسین، مهمه که با خودتون صادق باشین، حتی باید به طور مستقیم راجب گذشته از خودتون سوال بپرسین. بررسی این جنبه‌ها منجر به توسعه فردی میشه. بنابراین، وقتی که این سوالات رو از خودتون بپرسین و بخواین که عادت‌های ناسالم و سمی رو اصلاح کنین، یعنی در حال پرورش خودآگاهی هستین.

خودآگاهی درونی

خودآگاهی درونی به چگونگی تطابق ما با محیط خود و تاثیر ما بر دیگران اشاره داره. این نوع خودآگاهی به این موضوع مربوط میشه که چقدر به وضوح ارزش‌ها، احساسات، آرزوها، واکنش‌ها شامل افکار، احساسات، رفتارها، نقاط قوت و ضعف خودمون رو می‌بینیم.

 

خودآگاهی بیرونی

خودآگاهی بیرونی به معنای درک این هست که دیگران چطور به ما نگاه می‌کنن. اینکه ما خودمون رو چطور می‌بینیم و دیگران ما رو چطور می‌بینن، تجربیات بسیار متفاوتی هستن. زمان بهبود ویژگی‌های سمی، باید این رو بپذیرین که چه کسی هستین. یعنی شما با خودتون صادقید، دوست دارین بدونین که اصلا چه انسانی هستین و در بحث و جدل، از دیدگاه و نظر یک سوم شخص هم استفاده می‌کنین.

 

در نهایت…

هر فردی درون خودش ویژگی‌هایی داره که می‌تونه اون‌ها رو بهبود ببخشه، هیچ فردی کامل نیست و اولین قدم برای بهبود خود اینه که بدونین در چه زمینه‌هایی می‌تونین پیشرفت کنین. بعضی از افراد شخصیت‌شون به گونه‌ای هست که مستعد دریافت ویژگی‌های منفی بیشتری هستن. نهایتا باید این رو بدونین که همه افراد باید بر روی خودآگاهی و رشد فردی کار کنن تا ویژگی‌های سمی خودشون رو از بین ببرن.

 

حالا نوبت شماست که به ما بگین، برای خودآگاهی و از بین بردن رفتارهای سمی، چه کارهایی رو انجام میدین؟

 

این نوشته ترجمه‌ای از بلاگ‌پستِ «Do you have toxic traits? how to identify your own toxic behaviors» است که «آتوسا سالکی» ترجمه‌اش کرده است.

 

 

 

7 پاسخ

  1. سلام
    بي نهايت ممنون بابت ترجمه ي خوب و مطالب كاربردي و البته كم حجم ، كه ميشه در مدت زمان كوتاهي خوند و در زندگي به كار گرفت.
    بازم ممنون?

    1. سلام و درود
      ممنون از شما که مطالعه می کنید و بهمون فیدبک میدید ??

  2. سلام و خسته نباشید به شما و تیم درجه یک هلیتاک … واقعا مطالب خیلی خوب و آموزنده ای برامون درج میکنین… بسیار بسیار ممنونم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفته‌نامه‌های اخیر

شبکه‌های اجتماعی

مقالات مرتبط