جستجو
Close this search box.

آیا واقعا به فرسودگی شغلی دچار شدید یا فقط خسته هستید؟

اگر اخیرا وقتی حرف از کار می‌شه احساس خستگی می‌کنید، تنها نیستید. تحقیقات جدیدی که ما با جمع‌آوری تصادفی هزارنفر از کارکنان استرالیایی انجام دادیم، نشون داده که تقریبا دوسوم این افراد (۶۳.۶٪) خودشون رو فرسوده می‌بینند و اکثر اون‌ها (۹۸.۹٪) این احساس رو برای مدتی تجربه کردند.

دانیل جیکوبز (Danielle Jacobs)، روانشناس و یکی از بنیانگذاران The Wellbeing Lab، در این باره توضیح می‌ده: «فرسودگی دکمه روشن و خاموش نداره. در واقع ما می‌تونیم بدون این که فرسوده بشیم، فرسودگی رو تجربه کنیم. هر دو مهم هستند اما به نظر من درک تفاوت بین این دو به کارکنان و محل کار اون‌ها کمک می‌کنه تا در این راستا کار موثری انجام بدن.»

به عنوان مثال، سازمان بهداشت جهانی یادآوری می‌کنه که علائم فرسودگی شغلی به طور مداوم در یک دوره طولانی تجربه می‌شن و با مراحل زیر مورد ارزیابی قرار می‌گیرند:

خستگی: احساس خستگی جسمی، ذهنی و احساسی (عاطفی)

فرسودگی مزمن در نهایت ما رو به قطع ارتباط یا فاصله گرفتن عاطفی و شناختی از کارمون سوق می‌ده تا بتونیم با اضافه‌بار روانی کنار بیایم.

بدبینی: فاصله گرفتن از دیگران در محل کار

ما از دیگران عصبانی می‌شیم و به اون افراد به چشم مشکل نگاه می‌کنیم و نه افرادی که ممکنه بتونیم بهشون کمک کنیم.

ناکارآمدی: احساس می‌کنیم که هیچ‌کاری انجام نمی‌دهیم

ما تلاش می‌کنیم منابع در دسترسی که به حمایت از کارمون منجر می‌شن رو پیدا کنیم ولی وقتی به نتیجه رسیدن سخت‌تر می‌شه، هی بیشتر و بیشتر احساس می‌کنیم که تلاش ما بی‌معناست.

وقتی که ارزیابی با توجه به وجود خستگی، بدبینی و ناکارآمدی در یک دوره طولانی انجام شد،‌ ۲۱/۲ ٪‌از کارکنان استرالیایی مورد بررسی، دچار فرسودگی شده بودند.

چرا این وجه تمایز می‌تونه مهم باشه؟

دانیل در این باره می‌گه: «هر کارمندی که احساسش رو به عنوان فرسودگی شناسایی می‌کنه،‌ باید از سمت محل کارش مورد حمایت قرار بگیره. با این حال، نوع حمایت از فردی که احساس خستگی می‌کنه در مقایسه با فردی که از نظر پزشکی دچار فرسودگی شغلی شده بسیار متفاوته.»

به عنوان مثال، فرسودگی شغلی ناشی از عدم تعادل مداوم بین خواسته‌های شغلی ما (تلاش مستمر و انرژی لازم برای انجام کار) و منابع در دسترس ماست. (انگیزه، انرژی، آزادی، یادگیری و حمایت) این می‌تونه توسط عوامل مختلفی مثل حجم کاری نامعقول، عدم کنترل بر کار، عدم حمایت سرپرست و همکاران، ضعف در مدیریت کردن تغییرات،‌ رفتار ناعادلانه در محل کار و ضعف در تعادل میان کار و زندگی به وجود بیاد.

محل کار مسئول رسیدگی به این عدم تعادل شغلیه. مجموعه قوانین بین‌المللی جدید (مثل ISO 45003) و در برخی مکان‌ها قوانین محلی، راهنمایی‌های دقیقی رو ارائه می‌دن. این قوانین درباره اینه که یه محیط کاری و رهبرانش باید چطور هرکاری رو که به طور منطقی عملیه،‌ انجام بدن تا خطرات این‌چنینی رو به حداقل برسونند.

در حالی که این خطرات باید برای کارکنانی که کمی احساس خستگی می‌کنند اما از نظر پزشکی دچار فرسودگی شغلی نشدند، ارزیابی و بررسی بشن. تحقیقات به ما نشون می‌ده که آموزش‌های مبتنی بر شواهد، ابزارها و پشتیبانی می‌تونه در موارد زیر، مفید واقع بشه:

خودانتقادی رو با خودشفقتی جایگزین کنید

کارکنانی که سطوح بالایی از خستگی رو گزارش کردند،‌ به احتمال زیاد نسبت به خودشون در محل کار به شدت انتقادی و قضاوت‌کننده بودند.

مطالعات نشون دادند که جایگزینی این رویکردها با شیوه‌های خودشفقتی،‌ (با خودمون مثل یک دوست یا مربی عاقل و مهربان صحبت کنیم) و ذهنیت‌های رشد (بر روی یادگیری و تلاش تمرکز کنیم، نه فقط نتایج) می‌تونه استرس رو کاهش بده و حال و سلامت ما رو بهبود ببخشه.

حد و مرز سالم برای کار تعیین کنید

کارکنانی که سطوح بالایی از خستگی رو گزارش کردند به احتمال زیاد کاری که انجام می‌دن براشون از اهمیت زیادی برخورداره و برای اون‌ها سخته که دست از کار بکشند. مطالعات نشون دادند که وقتی که ما به کار «علاقه وسواسی» داریم، تمایل به انجام پروژه‌های بیشتر، اضافه کاری و به تعویق انداختن تعطیلات در ما بیشتر می‌شه. تعیین کردن مرزهای مشخص درباره ساعات کاری و غیرکاری و تشویق به فعالیت‌های هدفمند خارج از محل کار می‌تونه به تعادل دوباره توانایی‌های افراد برای دست از کار کشیدن کمک کنه.

اولویت دادن به بهبود پیدا کردن و استراحت جسمی

کارکنانی که سطوح بالایی از خستگی رو گزارش دادند، به احتمال زیاد سطح سلامت جسمی پایینی رو هم گزارش کردند. یک متاآنالیز از بیش از ۸۰ مطالعه نشان داده که استراحت‌های کوچک در طول روز کاری می‌تونه رفاه و عملکرد ما رو بهبود ببخشه. به عنوان مثال استراحت‌های کوتاه صبح و استراحت‌های طولانی بعدازظهر که ما رو هل می‌دن تا وقت‌گذرانی کوتاهی در خارج از خونه داشته باشیم، بسیار موثرند.

برای ایجاد احساسات مثبت، فرصت ایجاد کنید

کارکنانی که در گزارش دارای سطوح بالایی از خستگی بودند، به احتمال زیاد سطح پایینی از احساسات مثبت رو تجربه می‌کنند. مطالعات نشون می‌دن که تجربه احساسات مثبت (مثل شادی، امید، عشق، علاقه، غرور، سرگرمی، آرامش، قدردانی، الهام و حیرت) زمانی بیشتر اتفاق میفته که ما عمدا موقعیت‌هایی رو برای ایجاد این احساسات انتخاب کنیم یا به وجود بیاریم. به عنوان مثال، برنامه‌ریزی برای معاشرت و قهوه خوردن با همکاران ارزشمند، یادگیری روزانه یک چیز کوچک جدید، وقت گذاشتن برای تشکر کردن از کسی و استفاده حداکثری از راهکارهای اثبات شده می‌تونه به ساختن منابع جسمی، روانی، فکری و اجتماعی ما کمک کنه.

شما چطور از فرسودگی و خستگی افراد در محل کارتون حمایت می‌کنید؟

این نوشته ترجمه‌ای از بلاگ‌پستِ «Are You Really Burned Out or Just Exhausted» است که «آژانس محتوای نیم‌فاصله» ترجمه‌اش کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفته‌نامه‌های اخیر

شبکه‌های اجتماعی

مقالات مرتبط