تقریبا میشه گفت همه کارآفرینهایی که ما میشناسیم از شکست میترسن. ولی ترس طبیعت هر انسانی هست، چون وقتی که از منطقه امن خودمون خارج میشیم، احساس ترس میکنیم. اگه شما هم یه کارآفرین باشین حتما کلی وظیفه دارین و درگیر کارهاتون هستین. حالا وقتی که اوضاع مطابق انتظار پیش نره، به معنای واقعی کلمه میتونین احساس کنین که همه چی تموم شده و حتی میخواین بمیرین!
ولی ما میخوایم در این مطلب 5 تا استراتژی بهتون یاد بدیم تا بدونین که چطوری به جای ترس از شکست، اونها رو به عنوان تجربه ببینین و از شکست به نفع خودتون استفاده کنین.
-
اهدافتون رو دوباره تنظیم کنین
در مرحله اول، شکست رو با تغییر دادن اهدافتون دوباره تنظیم کنین. اهداف خودتون رو گسترش بدین و همیشه به دنبال یادگیری چیزای جدید باشین. در این صورت شما هرگز شکست نخواهید خورد! چرا؟ چون که برای شما همیشه کلی موضوع برای یادگیری هست.
مثلا به جای اینکه یه هدف کاملا مشخص داشته باشین و بگین من میخوام از فروش این محصول جدید حدود 100 میلیون درآمد داشته باشم، بیاین یه کار دیگهای انجام بدین. یعنی هدفتون رو گسترش بدین و به این فکر کنید که چطوری دوباره یه محصول جدید رو راهاندازی و تولید کنین. پس هنوز اینطوری میتونین 100 میلیون درآمد رو توی اهدافتون داشته باشین، در عین حال مسائل تازهای رو توی مسیر راهاندازی محصول جدید هم یاد میگیرین. به این ترتیب نمیتونین شکست بخورین، چون نتیجه هر چی که باشه، مطمئنا شما از اون کلی چیزای ارزشمند یاد میگیرین.
-
موانع رو تجسم کنین
در مطالعهای که در سال 2011 در مجله روانشناسی اجتماعی تجربی منتشر شد، از دو گروه از دانشجویان خواستن که در مورد اون چیزایی که احتمالا در هفته آینده قرار بود براشون اتفاق بیفته، بنویسن. از یه گروه خواستن که فکر کنن یه هفته عالی در انتظارشون هست، از گروه دوم خواستن که هر چیزی که درباره هفته آینده به ذهنشون خطور میکنه رو بنویسن.
نتایج خیلی جالب بودن! نتایج گروه اول نشون داد که اونا انرژی کمتری نسبت به گروه دوم داشتن و اتفاقا توی اون هفته هم کمتر پیشرفت کردن. پس با توجه به اینا ما متوجه میشیم که تفکر مثبت به تنهایی کافی نیست. تحقیقات نشون دادن که بهترین نتایج وقتی ایجاد میشن که تفکر مثبت رو با تجسم موانع و چالشهایی که در آینده روبهرو میشیم، متعادل کنیم.
به موقعیتی فکر کنین که از شکست میترسین. خودتون رو در حال برخورد با یه مانع تجسم کنین، به خودتون اجازه بدین که ترس رو احساس کنین، و نهایتا متوجه میشین که به سمت جلو در حرکت هستید. سپس چند دقیقه از وقتتون رو صرف برنامهریزی کنین تا از پس موانعی که در راهتون هستن، بربیاین. آخر کار هم خودتون رو با وجود این موانع، در حال موفقیت ببینین.
-
داستان خودتون رو کشف کنین
اگه شما شکست رو خیلی شخصی بدونین، همیشه و همیشه اون رو با یه داستان بزرگتر درباره خودتون مرتبط میدونین. در نتیجه شما عدم موفقیت رو مساوی با شکست میدونین و مدام به خودتون میگین، “من به اندازه کافی خوب نیستم”، “من هرگز به عنوان یک کارآفرین موفق نمیشم” ، “تیم من افتضاح هست” و … .
در واقع اکثر آدما اینطوری هستن، ولی شما باید رویه خودتون رو تغییر بدین و وقتی از یک شکست خاص خیلی ناراحت شدین، از خودتون بپرسید “هوم، نظر من درباره این وضعیت چیه؟!” یعنی باید واقعبینانه به خودتون جواب بدید و ببینید آیا میتونین داستان اغراق آمیزی که درباره این شکست خاص به خودتون میگید رو کشف کنید یا نه! سعی کنین داستان رو از واقعیت جدا کنین.
مثال اول مطلب رو یادتون هست؟ حقیقت اینه که شما هدف کسب درآمد 100 میلیونی داشتین، ولی در واقعیت 20 میلیون درآمد نهایی شما بوده. اما شما از این حقیقت یه داستان میسازین و مثلا میگین که پدر من حق داشت، من هیچ وقت نمیتونم به اون هدف برسم. من یه بازندهام…
پس باید قدرت اینو داشته باشین که واقعیت اتفاق افتاده شده رو از اون داستانهای اغراقآمیز ذهنتون تفکیک کنین. بعد باید به خودتون بگید که این فقط یه داستانه، فقط همین! بعدش باید خودتون رو امتحان کنین و ببینین آیا میتونین به خودتون بگین که من مایلم ریسک کنم، از اشتباهاتم یاد میگیرم و مسیرم رو ادامه میدم. در نتیجه دوباره داستان خودتون رو از نو بنویسین.
-
از خودتون سه تا سوال مهم بپرسین
وقتی که درک کردین که شکست خوردین، نوبت به این میرسه که 3 تا سوال اساسی رو از خودتون بپرسید:
1) از این وضعیت چی یاد گرفتم؟
2) چطوری میتونم از این تجربه به عنوان یه عامل رشد استفاده کنم؟
3) سه تا مورد مثبت در مورد این وضعیت چیه؟
وقتی که برای اولین بار سعی میکنین سه تا نکته مثبت در مورد شکست رو ذکر کنین، شاید ذهنتون خیلی شما رو یاری نکنه و به نوعی ذهن شما مقاومت کنه. اما اگه دست برندارین و به تمرین ادامه بدین، کمکم از این شکست فرصتهای جدیدی رو بیرون میکشین.
اگه با این روش عمل کنین، مثلا ممکنه به این برسین که “خب، از دست دادن بزرگترین مشتری من باعث شد تا روی مشتریهای کوچکترم تمرکز کنم و فروش بیشتری داشته باشم. یا متوجه میشین که نسخه آزمایشی محصولتون رو باید بهبود بدین تا قبل از پیدا کردن مشتریهای جدید، روی این محصولات تغییراتی رو ایجاد کنین.
-
تسلیم بشین و ترس رو احساس کنین
خیلی از ما اجازه میدیم ترس فلجمون کنه، چون احساس ترس رو دوست نداریم. اما اگه شما به سادگی به خودتون اجازه بدین موقع ترسیدن اون رو کاملا به نمایش بذارید و پنهانش نکنین، متوجه میشین که ناگهان وضعیت قابل کنترلتر میشه.
دفعه بعدی که فهمیدین دچار استرس شدین یا اینکه کارها درست پیش نمیره و حس ترس بهتون دست میده، آروم یه گوشه بنشینین، تایمر خودتون رو به مدت دو دقیقه تنظیم کنین و نفسهای عمیق بکشین. وقتی تایمر بعد از دو دقیقه خاموش شد، احتمالش هست که احساسات شما تغییر کرده باشه. هر چی بیشتر این کار رو انجام بدین، بدنتون تحریک میشه و به شکل طبیعی به اون حس ترسی که ایجاد شده بود، پاسخ میده. نهایتا خیلی راحتتر با این ترس کنار میایین و اون رو پشت سر میگذارین.
این نوشته ترجمهای از بلاگپستِ «How to conquer the fear of failure- 5 proven strategies» است که «آتوسا سالکی» ترجمهاش کرده است.
عالی بود ممنون از تیم خوب هلی تاک🌹
مورد دو همیشه در مورد من جواب میده و من زیاد ازش استفاده میکنم
من واااااقعا نقطه عطف زندگیم رو آشنایی با هلی تاک میدونم، بینهایت ممنونم و امیدوارم هزاران برابر خوبی پاداش کار نیکتون باسه❤️